محمد توکلی
حسن روحانی، حسن روحانی است. دیپلماتی که به یکباره در برابر درشتگوییهای تندروهای آمریکایی که در پی بر هم زدن برجام هستند از هر انقلابی، انقلابیتر عمل میکند و به شکل همزمان آمادگی و برنامه عملیاتی خود برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای رفع تحریمهای غیرهستهای را نیز با مقامات ارشد کشور مطرح کرده و قول عملی کردن آن را به مردم میدهد. چهرهای سیاسی که مدعی اصلاحطلب بودن نیست اما به یکباره از هر اصلاحطلبی، اصلاحطلبتر میشود و فیالمثل درباره عملکرد ۳۸ساله برخی افراد مطالبی را به زبان میآورد که بسیاری از اصلاحطلبان هم شهامت سخن گفتن از آن را ندارند.
او به وقت و زمانش هم از هر اصولگرایی، اصولگراتر است و به عنوان مثال چه برای کابینه یازدهم و چه در دور جدید فعالیتهای دولت اعتدال اصرار دارد که تمامی اعضای کابینه با مشورت رهبری نظام انتخاب شده و به مجلس معرفی شوند. اقدامی که نه در قانون آمده است، نه از سوی رهبری دستوری بر این مبنا صادر شده است و نه تا جایی که از تاریخ بیان شده در گذشته چنین سابقهای وجود داشته است حتی در زمان حضور رییسجمهوری که محبوب قلب اصولگرایان بوده است. روحانی همه این ویژگیها را که ظاهرا در تضاد با یکدیگرند با هم دارد و نامش را هم گذاشته است اعتدال؛ اعتدال به سبک روحانی!
همین تعریف از اعتدال است که سبب آن میشود که در نطق دفاع رییسجمهور روحانی از کابینه دوازدهم تناقض آشکاری رخ عیان کند. او از یک سو میگوید که کابینه را تحت فشار انتخاب نکرده است و یکایک همکارانش در دولت دوازدهم انتخابهای خود او بودهاند و در این مسیر فشاری در کار نبوده است و در جای دیگری از همین نطق از انتخاب زنان برای وزارتخانهها سخن گفته و برای اولین بار از برنامه خود درباره انتخاب سه زن برای سه وزارتخانه پرده برداری میکند. او میگوید: «سه زن را برای سه وزارتخانه انتخاب کرده بودم اما حالا نشد، انشاءالله در فرصت دیگر» حسرت آشکار موجود در بیان روحانی در این جملات نشانگر آن است که منتخب اکثریت بر اساس قول و قرارش با مردم به دنبال حضور وزیر زن در کابینه بوده است اما «حالا نشد» !
دکتر روحانی در بخش دیگری از گفتههایش هم از شفافیت سخن گفته است و شفافیت را خواسته مردم از مسئولان عنوان میکند. شفافیتی که به هیچ وجه در بیان روز گذشته ایشان مشاهده نمیشود.با کنار هم قرار دادن این سه بخش از گفتههای روحانی به تناقضی عجیب میرسیم که شاید دوباره خوانی صدر این یادداشت بتواند به فهم آن کمک کند. حسن روحانی، حسن روحانی است. دیپلماتی که به یکباره از هر انقلابی، انقلابیتر عمل میکند و به شکل همزمان آمادگی خود را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک اعلام میکند، چهرهای سیاسی که اصلاحطلب نیست اما به یکباره از هر اصلاحطلبی، اصلاحطلبتر میشود و در وقت و زمانش هم از هر اصولگرایی اصولگراتر است.روحانی همه این ویژگیها را که ظاهرا در تضاد با یکدیگرند با هم دارد و نامش را هم گذاشته است اعتدال؛ اعتدال به سبک روحانی!