به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۱۶ - ۱۹:۱۲
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۳ ساعت ۰۹:۰۰
کد مطلب : ۴۳۳۷۹۸

توطئه مشترک علیه ارمنستان در قضیه قره باغ

توطئه مشترک علیه ارمنستان در قضیه قره باغ
گروه بین الملل: آن چه در ابتدای ورود به استپاناکرت نظر هر مسافری را جلب می‌کند آرامش آن شهر کوچک است همانند آرامشی که در سراسر ارمنستان جریان دارد همانند نام آرتساخ جمهوری خود خوانده‌ای که نماد استقلال طلبی ارمنیان و به معنای "باغ انگور" الهام گرفته از تاکستان‌های تاریخی آن منطقه بود. با یورش نیرو‌های آذربایجانی در هفته‌های اخیر به آن منطقه در قره باغ کوهستانی، اما نشانی از تاک نماند. امروز استپاناکرت شهری خالی شده از جمعیت با کوچ اجباری بیش از ۱۲۰ هزار ارمنی ساکن آن منطقه است. شاید این شعر از "روزان هواساپیان" شاعر مشهور معاصر ارمنستان وصف حال این روز‌های قره باغ باشد:"وطن! لای صفحات گذشته و امروز تو باید شاخه‌ای گل می‌گذاشتیم از دشت‌های آرتساخ، اما جان گل پسران گذاشته شد".
"نارینه مکرتچیان" رئیس فعلی باشگاه ملی مطبوعات ارمنستان و روزنامه نگار باتجربه و تحلیلگر سیاسی – اجتماعی با سه دهه فعالیت روزنامه نگاری در عرصه تحلیل و پیش بینی سیاسی، مصاحبه و نگارش مقاله در گفتگو با "فرارو" درباره پیامد‌های انحلال جمهوری خودخوانده آرتساخ در استپاناکرت در قره باغ کوهستانی و تاثیر آن بر چشم انداز تحولات آینده ارمنستان گفت. او پیش‌تر روزنامه نگار روزنامه‌های مطرح ارمنستان از جمله روزنامه "هایکاکان ژاماناک" (روزنامه‌ای که نیکول پاشینیان نخست وزیر فعلی ارمنستان سردبیر ارشد پیشین آن بوده است)، "هایاستانی هانراپتوتیون" و "آزگ" بوده است.
او سال‌ها خبرنگار پارلمانی بوده است. مکرتچیان در سال ۱۹۹۹ میلادی نامزد نمایندگی مجلس ارمنستان شد. در سال جاری میلادی از او کتابی با عنوان "نقش ایالات متحده در حمایت از دموکراسی در ارمنستان و گرجستان" به زبان ارمنی چاپ شد. او هم اکنون در دانشکده روابط بین الملل دانشگاه دولتی ایروان به عنوان دستیار مشغول به کار است.
 علیرغم حضور لابی قوی ارمنی در کشور‌های اروپایی جرا اکثر دولت‌های اروپایی عمدتا در مورد تحولات منتهی به انحلال جمهوری آرتساخ در قره باغ کوهستانی سکوت کردند؟ آیا وابستگی آنان به گاز جمهوری آذربایجان دلیل اصلی این سکوت بود؟
این یک بیماری قدیمی اروپایی است: خطر را نادیده بگیرید البته تا زمانی که به اروپا نرسیده است. تاریخ به ما یادآوری می‌کند که در قرن سیزدهم میلادی با تشکیل امپراتوری عثمانی آغاز تهاجم ترکیه به اروپا رقم خورد. در سال ۱۴۵۳ میلادی با سقوط قسطنطنیه پایتخت بیزانس ترک‌ها بخش عمده اروپا را فتح کردند و تنها در قرن هفدهم بود که رهبران سیاسی اروپا ایجاد یک اتحاد را آغاز کردند اتحادی ضد ترکی و توانستند با اتحاد در جنگ، سرزمین‌های اروپایی را آزاد کنند. به عبارت دیگر، اروپا نسبتا دیر احساس خطر می‌کند. اکنون نیز اتحادیه اروپا تهدید متوجه از جانب جمهوری آذربایجان - ترکیه را نه تنها نسبت به ارمنستان بلکه نسبت به خود اروپا نیز به طور کامل احساس نمی‌کند. از سوی دیگر، البته منافع سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا نیز وجود دارد که ترکیه و جمهوری آذربایجان در آن جایگاه مشخصی دارند. با این وجود، منافع سیاسی اتحادیه اروپا و ارزش‌های اروپایی باید با یکدیگر سازگار باشند و زمانی که این منافع و ارزش‌های اروپایی در تضاد هستند بدون تردید باید ارزش‌های اروپایی مبتنی بر اومانیسم (انسان گرایی) اروپایی را انتخاب کرد. اتحادیه اروپا باید در مورد قرارداد گازی با باکو تجدیدنظر کند به خصوص آن که ارزش‌های دولت نسل کش و ظالم جمهوری آذربایجان و رهبر آن علی اف مخالف ارزش‌های اروپایی است.
عامل سوم آن است که کشور‌های غربی به طور دسته جمعی بر روی جنگ روسیه و اوکراین متمرکز شده اند و به مسائل دیگر از جمله مناقشه آرتساخ کم‌تر اهمیت می‌دهند. این یک اشتباه است، زیرا در عرصه ژئوپولیتیک همه چیز به هم مرتبط است و هیچ رخدادی بدون پیامد و تاثیرگذاری بر مسائل دیگر نخواهد بود.
موضوع دیگر آن است که ایروان نقشی جدی در سکوت دیرهنگام اروپا دارد. رهبران سابق و فعلی ارمنستان همواره سیاست طرفداری از روسیه را اجرا کرده اند و تحت اجبار مسکو از اروپا دورتر شده اند به گونه‌ای که این تصور ایجاد شده که گویی روسیه ضد غرب متحد استراتژیک ارمنستان بوده است. چنین شرایطی نقش بسزایی در انتظار اروپا و واکنش دیرهنگام آن داشت. با این وجود، ارمنیان ضرب المثلی دارند با این مضمون:"دیر بهتر از هرگز است". امیدوارم وضعیت تغییر کند البته متاسفانه پس از این حجم از خسارت و تلفاتی که شاهد بوده ایم.
 باکو توانست با کمک پهپاد‌های اسرائیلی در جنگ با آرتساخ امتیاز کسب کند. چرا ارمنستان در سال‌های گذشته جایگاه نظامی خود را از نظر لجستیک، فناوری نظامی و تهیه تجهیزات نظامی تقویت نکرد؟
 باکو در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ میلادی طیف گسترده‌ای از پهپادها، موشک‌ها و خمپاره‌ها را از اسرائیل خرید و در جنگ سال ۲۰۲۰ از آن استفاده کرد. اسرائیل در کنار روسیه تامین کننده اصلی تسلیحات جمهوری آذربایجان بود. بر اساس گزارش روزنامه اسرائیلی هاآرتص (مارس ۲۰۲۳) تعداد پرواز‌های خطوط هوایی آذربایجان بین باکو و پایگاه هوایی عوودا تنها فرودگاه اسرائیل که در آن مواد منفجره حمل می‌شود در ماه‌های قبل از حمله جمهوری آذربایجان به آرتساخ در سپتامبر ۲۰۲۰ به شدت افزایش یافته بود. مردم اسرائیل باید این موضوع را به طور کامل تحلیل کنید و خواستار تغییر سیاست سیاستمداران شان در قبال ارمنستان شوند. در سالیان اخیر مشکلات ارمنستان نه تنها کاهش نیافته بلکه به شدت افزایش یافته است. دولت و مردم ارمنستان سال‌ها روسیه را ضامن امنیت خود قلمداد می‌کردند و با استناد به معاهده ارمنستان و روسیه در سال ۱۹۹۷ میلادی موسوم به "پیمان دوستی، همکاری و کمک متقابل بین جمهوری ارمنستان و فدراسیون روسیه" چنین تصوری داشتند اگرچه واقعیات اثبات کردند که روسیه نه تنها متحد استراتژیک ارمنستان نبود بلکه در طول سالیان متمادی به یک حریف استراتژیک تبدیل شده است.
این رفتار اتکا به یک کشور خارجی نیز دلیلی شد که ارمنستان تجهیزات نظامی خود را به سرعت و به طور کامل ارتقا نداد. روسیه خرید تسلیحات توسط ارمنستان را به تعویق می‌انداخت و ارمنستان نیز محدودیت‌های خاصی برای تنوع بخشیدن به خرید تسلیحات از سایر کشور‌ها داشت. این مسائل هم پیش از جنگ و هم به ویژه پس از جنگ باید به سرعت حل می‌شد. ممکن است اقداماتی انجام شده باشد، اما به طور کلی دولت نیکول پاشینیان در تقویت ارتش ارمنستان شکست خورده است.
 چرا علی اف در برهه زمانی کنونی تصمیم به حمله به آرتساخ گرفت؟ آیا جنگ در اوکراین در این تصمیم گیری تاثیرگذار بود یا آن که این تصمیم به دستور ترکیه گرفته شد؟
نه فقط ایفای نقش ترکیه نبود. در اینجا نیز مانند سال ۲۰۲۰ توطئه مشترک روسیه، جمهوری آذربایجان و ترکیه علیه ارمنستان در جریان بود. منافع این سه گانه خطرناک از نظر تقسیم ارمنستان و اشغال آرتساخ همراستا بود. ما می‌دانستیم که آذربایجان و ترکیه دشمن مان هستند، اما روسیه را دوست و متحدمان قلمداد می‌کردیم. علاوه بر این، به نظر می‌رسد علی اف گمان می‌کند باکو پیروز شده و می‌تواند بدون هیچ گونه مانعی پیش برود به خصوص که او همکاری ترکیه و خیانت روسیه به ارمنستان را پشت سر خود داشت. یک روز این سیاست هذیان آور علی اف نیز به پایان خواهد رسید همان گونه که مغالطه‌های پان ترکیستی "ابوالفضل ایلچی بیگ" رئیس جمهور اسبق جمهوری آذربایجان به پایان رسید و دیدیم به چه سرنوشتی دچار شد.
من معتقدم پوتین یکی از همدستان در توطئه علیه ارمنستان بود و نه صرفا یک عامل تحریک کننده. او خواستار انقیاد کامل جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق است. نتیجه این خواسته اش آن است که کشور‌های اقمار اتحاد جماهیر شوروی سابق را به عنوان شریک و متحد از دست می‌دهد و نزد ملت‌های آن کشور‌ها منفور می‌شود. پوتین در سال ۲۰۱۶ می‌خواست توطئه اخیر را برای ارمنستان و آرتساخ اجرا کند و در آن زمان متحمل شکست شد و با گذشت زمان بسیاری از مردم ارمنستان متوجه شدند که در جنگ ۲۰۱۶ سپس در جنگ ۲۰۲۰ و در سپتامبر ۲۰۲۳ که حملات جمهوری آذربایجان انجام شد همگی با تحریک مسکو صورت گرفته بودند. تاریخ دوباره تکرار می‌شود با امضای معاهده مسکو در ۱۶ مارس ۱۹۲۱ میلادی ترکیه کمالیست و روسیه بلشویکی عملا قلمرو جمهوری ارمنستان را بین خود تقسیم کردند و کاری که پوتین امروز انجام می‌دهد نه تنها علیه منافع مردم ارمنستان بلکه علیه خود روسیه است. روسیه به طور جبران ناپذیری ارمنستان را از دست داد حتی اگر پایگاه‌های نظامی آن کشور از ارمنستان خارج نشود.
مهاجرت اجباری ارمنیان آرتساخ به ایروان چه پیامد‌های اجتماعی و اقتصادی برای ایروان خواهد داشت؟ در عین حال شاهد مهاجرت مردان روسی فراری از جنگ اوکراین به ایروان هستیم. آیا مهاجرت همزمان آنان با ارمنیان آرتساخ باعث ایجاد بحران در ارمنستان می‌شود؟
 ارمنی‌ها در جریان این جابجایی دسته جمعی چنان ویژگی‌های شگفت انگیزی از خود نشان دادند که شاید در برهه‌های زمانی آرام‌تر آن را کشف نمی‌کردیم. ارمنی‌ها خانه‌ها خود را به طور کامل در اختیار مردمان آرتساخ قرار می‌دهند تا در آنجا زندگی کنند آنان سعی می‌کنند به هر نحوی که می‌توانند به مردم کوچ کرده کمک کنند. فکر می‌کنم دولت ارمنستان نیز تمام تلاش خود را می‌کند. مردم آرتساخ بستگان ما هستند ما فرزندان یک ملت هستیم و هر کاری انجام می‌دهیم تا در ارمنستان احساس کنند که در خانه هستند. ارمنستان وطن همه ارمنیان است. البته مشکلاتی وجود خواهند داشت، اما می‌توان بر آن غلبه کرد. همان طور که ضرب المثلی ارمنی می‌گوید:"جای ما تنگ است، اما دل ما فراخ است".
علاوه بر این، من امیدوار هستم که مردم آرتساخ روزی بتوانند به خانه‌های خود بازگردند. امروز آنان از نسل کشی فرار کردند و بازگشت خطرناک است، اما زمان آن فرا خواهد رسید. آرتساخ به یک نخجوان دوم تبدیل نخواهد شد جایی که هیچ ارمنی‌ای در آن باقی نمانده است. هدف جمهوری آذربایجان این بود که اراضی ارمنیان را از طریق نسل کشی از جمعیت خالی کند. دولت جمهوری آذربایجان به صورت مصنوعی و با هزینه قلمروی سایر ملل ایجاد شد. جنگ آنان جنگ تجاوزکارانه بود. در کتب درسی تاریخ به دنبال دولت آذربایجان پیش از سال ۱۹۱۸ میلادی بگردید قطعا هرگز آن را پیدا نخواهید کرد.
با شرایطی که برای آرتساخ ایجاد شده است آیا احتمال شکست پاشینیان و حزب اش در انتخابات بعدی وجود دارد؟ کوچاریان تا چه اندازه شانس موفقیت و کسب آرای عمومی را دارد؟ اپوزیسیون کنونی ارمنستان تا چه اندازه قادر به جلب آرای رای دهندگان است؟
همیشه برای پاشینیان مفید بوده که روبرت کوچاریان و سرژ سرکیسیان مخالفان سیاسی او باقی بمانند، زیرا در آن صورت شانس پاشینیان برای باقی ماندن در قدرت حفظ شده است، زیرا اکثریت مردم کوچاریان و سرکیسیان را رد کرده اند. هیچ چیز را نمی‌توان در سیاست رد کرد، اما بازگشت کوچاریان به قدرت تقریبا غیرممکن است و شکست پاشینیان در انتخابات اجتناب ناپذیر است. ارمنستان نه زمان و نه منابعی برای به قدرت رسیدن این چهره یا حفظ آنان در قدرت ندارد.
آیا احتمال شورش‌های چریکی و شبه نظامی نیرو‌های ارمنی در آرتساخ علیه ارتش جمهوری آذربایجان در آینده مشابه آن چه در دهه ۱۹۹۰ میلادی رخ داد وجود خواهد داشت؟
جنگ‌ها توسط دولت‌ها هدایت می‌شوند. توازن قوا تغییر خواهد کرد. به همین دلیل است که باکو عجله دارد. ارمنیان مردمی صلح طلب هستند، اما هیچ گاه از جنگ نمی‌ترسند. مردم ارمنستان هیچ گاه با از دست دادن آرتساخ کنار نخواهند آمد و باکو این موضوع را به خوبی می‌داند.
 به نظر شما آیا علی اف با اهداف پان ترکیستی و جاه طلبانه خود پا را فراتر گذاشته و مستقیما به خاک ارمنستان حمله خواهد کرد؟
او با توجه به رفتار نامتعادل و هذیانی خود می‌توان این حمله را انجام دهد. زمانی که علی اف به سرباز آذربایجانی که سرباز ارمنی را کشته درجه عالی نظامی اعطا می‌کند نشان می‌دهد در دوران بیرحمی قرون وسطایی باقی مانده است. برای رد جنگ سازوکار‌های بازدارندگی بین المللی و سیستم‌های امنیتی باید به طور کامل وارد عمل شوند. اگر این کار انجام نشود مردم ارمنستان حق دفاع از خود و کشورشان را دارند.
 آیا ارمنستان می‌تواند از روسیه دور شده و به غرب به ویژه آمریکا نزدیک شود؟ موانع احتمالی در این مسیر چیست؟
پوتین بین ارمنستان و روسیه فاصله انداخت و شکاف میان دو کشور در حال افزایش است. مسیر سیاسی نیکول پاشینیان بسیار نامشخص و سیال است. او نه جهت گیری سیاسی مشخصی دارد و نه قدرت مانور دارد. با این وجود، حتی ارمنیان مشتاق شعار "تا ابد با روسیه" نیز پرچم‌های روسیه را در ارمنستان پایین کشیده اند! توازن قوا در منطقه ناگزیر تغییر خواهد کرد. قفقاز جنوبی همواره تحت سلطه نفوذ و منافع روسیه بود. اکنون دیگر چنین وضعیتی وجود ندارد. حتی ارمنستان نیز هژمونی روسیه را کنار گذاشته است. ارمنستان باید مدت‌ها پیش وارد مسیر سیاست و تمدن غرب می‌شد. ما سه دهه دچار تاخیر شدیم. به ناچار نقش آمریکا در منطقه قفقاز رشد خواهد کرد. با این وجود، من مطمئن نیستم که آیا دولت تحت رهبری پاشینیان درک می‌کند که نقش ایالات متحده در منطقه به سرعت رشد خواهد کرد یا خیر. در عین حال، ارمنستان باید یک سیاست مستقل اتخاذ کرده و به دنبال پیدا کردن متحدان باشد. ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید به متحدان و شرکای مهم جمهوری ارمنستان تبدیل شوند.
به نظر شما همکاری نظامی ارمنستان با آمریکا بر روابط ایران با ارمنستان تاثیری خواهد داشت؟
 هر کشوری در وهله نخست براساس منافع ملی خود عمل می‌کند که البته این منافع می‌تواند تغییر کند. ارمنستان همواره روابط ویژه‌ای با ایران داشته است. با این وجود، متاسفانه برخی اظهارات اخیر مقام‌های ایرانی در چارچوب این روابط خاص نمی‌گنجد. روابط شراکتی در طول سالیان متمادی ایجاد می‌شوند. ارمنستان و ایران برای سه دهه روابط ویژه‌ای برقرار کرده اند. چنین اظهار نظر‌هایی از سوی مقام‌های ایرانی به طور جدی تلاش‌های پیشین را تحت الشعاع قرار می‌دهد. تهران باید در نظر داشته باشد که آن چه در آرتساخ اتفاق افتاد یک نسل کشی بود تخلیه جمعیتی در وطن شان از طریق اعمال قحطی و محاصره. البته ایران می‌تواند روابط ویژه خود را با جمهوری آذربایجان برقرار کند، اما اگر چنین روابطی به قیمت بدبختی ارمنستان و مردم ارمنستان ایجاد شود همکاری تهران و ایروان را به خطر می‌اندازد. با تعمیق روابط ارمنستان و آمریکا ایروان علیه ایران دیوار نخواهد کشید، اما بهتر است مقام‌ها در اظهارنظر‌های خود سنجیده عمل کنند به خصوص آن که می‌توان از طریق بیانیه و اظهارنظر سیاست ایجاد کرد. من صمیمانه امیدوارم که هر دو طرف ایروان و تهران متوجه شوند که واژگان سیاسی در روابط ارمنستان و ایران باید با دقت انتخاب شود.
 آیا اعلام مانور نظامی مشترک بین ارمنستان و آمریکا محاسبات پوتین را تغییر خواهد داد؟ آیا تلاش پوتین برای کودتا در ارمنستان علیه دولت پاشینیان و حتی مداخله نظامی را در صورت نزدیک شدن ایروان به غرب ممکن می‌دانید؟
 واکنش همراه با تشنج مسکو به این مانور نظامی قابل انتظار بود. همیشه در ارمنستان تصور می‌شد که ما نباید مسکو را عصبانی کنیم. با این وجود، سیاست نباید با فرض دیوانگی احتمالی طرف مقابل تنظیم و هدایت شود. در مورد کودتا یا انقلاب حدس می‌زنم که مسکو بیش از یک بار آن را امتحان کرده است. همان قدر که دوره تصدی پاشینیان برای من غیرقابل قبول است من مخالف تصمیم گیری مسکو از طرف مردم ارمنستان و تغییر قدرت در کشورمان توسط کرملین هستم. تشکیل و تغییر دولت حق ما شهروندان ارمنستان است.
برچسب ها: قره باغ
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها