محمد توکلی
بیش از 20 ماه از اسارت ملوانان ایرانی در بند دزدان دریایی سومالی میگذرد و این روزها هم خبرهای ناخوشایندی از سرنوشت آنها به گوش میرسد. در حاشیه این خبرها شاهد اعتراضات فعالان رسانهای و اجتماعی به دولت نسبت به عدم پیگیری مناسب این موضوع بوده ایم. بخشی از این اعتراضات بیراه نیست و کاملا هم به حق است اما در کنار این اعتراضات باید ریشهی کم تحرکی وزارت خارجه در این موضوع را هم به خاطر بیاوریم.
طبیعتا هیچ دولتی در جهان به سادگی امکان اینکه بتواند در کشوری که قطع رابطه کرده است تاثیرگذار باشد ندارد. ارتباط بین سومالی و ایران هم بعد از حملهای که به سفارت سعودی شد قطع شده است و در نتیجهی این امر امکان پیگیری این موضوع از دولت ایران به کلی سلب شده است. به نظر میرسد بیش از دولت آن جوانانی که ادعای انقلابی بودن دارند و با حمله به سفارت سعودی و آتش زدن آنجا باعث چنین قطع ارتباطی شدهاند باید پاسخگو باشند.
چنین تندروی هایی که معمولا با احساسات گرایی صرف جوانانی پر شور اما جاهل و همراهی بزرگترهایی دانا اما کوته نظر انجام میگیرد با نتایج خسارت بار و دامنه داری همراه میشود. احتمالا هیچکدام از آنها که چنان طراحی را انجام دادند و مرتکب آن عمل افراطی شدهاند هیچگاه فکرش را هم نمیکردند که تبعات اقدامشان تا همین امروز هم گریبان کشور را بگیرد و حتی در چنین موضوعی هم تاثیر آن اقدام ادامه دار باشد. اصولا تندروی از همین جنس است؛ انجام یک سری اقدامات بدون توجه به تبعات آن.
شاید مهمتر از جوانان پرشوری که مرتکب این بیخردی شدهاند و پرونده شان در دستگاه قضا ظاهرا در حال بررسی است افراد دیگری هستند که در ادبیات حقوقی – سیاسی ایران به آمران معروف شدهاند، شناخت آمران این قبیل اقدامات که پر تکرار هم هست نباید برای نهادهای امنیتی کشور و دستگاه قضا کار چندان سختی باشد و انتظار میرود که یک بار هم که شده از سطح ماجرا عبور کرده و افراد اصلی را به میز محاکمه بکشانیم. سخن آخر اینکه بهتر است همهی آنها که با سکوت یا سخن و اقدام یا عدم اقدام خود مسبب آن واقعه شدهاند پاسخگوی خانواده هایی باشند که به واقع دلواپس عزیزان در بندشان هستند.