گروه فرهنگی: در چهار ساله دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، سه هزار و دویست و چهارده کنسرت موسیقی برگزار شد و در دولت حسن روحانی تعداد کنسرتهای برگزار شده به چهارده هزار و چهارصد و سی و پنج کنسرت رسید.
چهار سال پیش که نام حسن روحانی به عنوان رئیسجمهور منتخب مردم اعلام شد، اهالی فرهنگ و هنر از سویی، هشت سال تنگا و توهین و تحقیر را تجربه کرده بودند و از سوی دیگر بیاعتمادی غیرقابل وصفی میان آنها و دولت شکل گرفته بود. از آغاز کار حسن روحانی من به عنوان خبرنگار موسیقی فعالیت خودم را آغاز کردم و در تمام مدت در میان اهالی موسیقی به عنوان خبرنگاری که منتقد عملکرد وزارت فرهنگ و ارشاد و معاونت هنری در عرصه موسیقی است؛ شناخته میشوم اما امروز به احترام فضایی که این دولت برای منتقدان ایجاد کرده است؛ مینویسم.
من و همنسلانم که در دوران ریاستجمهوری احمدینژاد دانشجوی موسیقی بودیم و در رشتهی نوازندگی ساز جهانی یا آهنگسازی تحصیل میکردیم، به یکباره در سال نود با مصوبهای عجیب مواجه شدیم و آنهم حذف تدریس ساز جهانی از هنرستانها و برخی دانشکدههای موسیقی بود. وقتی این اتفاق افتاد به جرأت میتوانم بگویم که هیچ رسانهای انتقادی علیه دولت نکرد و این برای من جای تعجب بسیار داشت که چطور اتفاقی با این اهمیت مورد توجه رسانهها قرار نمیگیرد و مسئلهای که آینده عده زیادی از دانشجویان موسیقی را تحتالشعاع قرار میدهد رسانهای نمیشود. چندی بعد که در رسانهای اصلاحطلب مشغول فعالیت شدم، روزنامهنگاران میگفتند که حتی برای انتشار اخبار گرانی گوشت و مرغ هم توسط برخی ارگانهای مرتبط با دولت وقت مورد بازخواست قرار میگرفتند و آن زمان برایم روشنتر شد که چرا جریان انتقاد علیه دولت احمدینژاد خصوصا در چهار سال دوم تا این حد محافظهکارانه بوده است.
چهار سال پیش وقتی وارد فضای موسیقی شدم، پیروز ارجمند به عنوان مدیرکل دفتر موسیقی انتخاب شد. او نخستین کسی بود که میان اهالی موسیقی به یک سمت دولتی رسید. در طول فعالیت این مدیر همواره عملکرد دولت را مورد انتقاد قرار دادم و گزارش های متعدد انتقادی درباره لغو کنسرتها، ناتوانی دولت در دفاع از مجوزهایش، عدم فعالیت هنری محمدرضا شجریان و مسائل مربوط به ارکستر ملی، ارکستر سمفونیک، جشنواره موسیقی فجر و روابط معاونت هنری و خانه موسیقی و ... نوشتم. در این مدت نه من و نه همفکرانم ترسی از انتقاد نداشتیم و بعضا بیرحمانه دولت را نقد کردیم؛ حال اینکه برخی از ما قصدمان بهبود شرایط موسیقی و برخی دیگر قصدشان کینهورزیهای جناحی بود.
با تمام انتقاداتی که نسبت به عملکرد دولت حسن روحانی داشته و دارم، امروز در شرایطی قرار گرفتیم که ممکن است تمام آنچه که اهالی موسیقی طی چهار سال اخیر به آن رسیدهاند، از دست برود. اگر منتقد وضعیت ارکسترها بودیم امروز در شرایطی قرار گرفتیم که با یک انتخاب اشتباه؛ ممکن است صدها نوازنده بار دیگر بیکار شوند؛ اگر منتقد وضعیت جشنواره موسیقی فجر بودیم و میگفتیم این جشنواره کیفیت مناسبی ندارد، بیم آن میرود که با سیاستهای بینالمللی جناح مخالف، بهطور کلی هنرمند غیرایرانی پا به جشنواره نگذارد و بزرگانی که درطول دولت احمدینژاد برای فعالیتهای خود محدود میشدند بار دیگر به حاشیه رانده شوند.
ما 4 سال است که از ناتوانی دولت برای دفاع از مجوزهایش انتقاد میکنیم و میگوییم چرا عدهای فراتر از قانون، مجوز رسمی دفتر موسیقی را لغو میکنند؟ امروز در شرایطی هستیم که ممکن است همان عده ریاست کشور را برعهده بگیرند.
در چهار ساله دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، سه هزار و دویست و چهارده کنسرت موسیقی برگزار شد و در دولت حسن روحانی تعداد کنسرتهای برگزار شده به چهارده هزار و چهارصد و سی و پنج کنسرت رسید. در دولت یازدهم بار دیگر امکان آموزش ساز جهانی در دانشگاهها و هنرستانها ایجاد شد و این درحالیست که جناح مقابل در طی این چهار سال تلاش کرد تا فراتر از قانون، کلاسهای موسیقی را تعطیل و کنسرتها را لغو کند. این یادداشت به احترام دولتی نوشته شده است که امکان نقد را به منتقدانش داد و فضایی باز ایجاد کرد. بدون شک اگر حسن روحانی باردیگر انتخاب شود؛ از آغاز خرداد امسال میتوانیم برای بهبود شرایط موسیقی انتقاد کنیم و مطمئن باشیم که انتقاداتمان به دولتی میرسد که با نفس موسیقی مسئله ندارد و به فرهنگ و هنر احترام میگذارد.