به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۱۲:۵۴
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۳ ساعت ۱۱:۴۹
کد مطلب : ۱۳۸۸۸۳
گفت‌وگوی «بهار» با سهیلا طیبی، نقاش و مدرس دانشگاه درباره نمایشگاه نقاشی‌اش

کفش‌ها، آینه‌هایی رو به روح افراد

مرجان یگانه‌پرست- روزنامه بهار
«آينه هاى روبرو»، عنوان نمایشگاه سهیلا طیبی، نقاش، عکاس اجتماعی و مدرس دانشگاه است. نمایشگاهی که به زنان از منظر عنصر کفش مي‌پردازد. او که فارغ التحصیل ارتباط تصویری و مدرس دانشگاه است، خود را بیش از هر چیزی یک نقاش مي‌داند و پروژه عکاسی سابق‌اش را در قالب نمایشگاه نقاشی به تصویر در آورد. طیبی در این نمایشگاه تلاش کرده است تا سوژه‌هایش را از میان هزاران زن که روزمره در تراکنش‌هاى ارتباطى شهر با آن‌ها روبرو شده است، انتخاب کند. او در استیتمنت نمایشگاه «آینه‌هاي روبه رو»  آورده است: «زن بودنم، «زن» را مركز انديشه هايم قرار داده است.ايرانى ام و دغدغه ام بيان اين هويت است. جهانيان، «من»، اين زنِ ايرانى را با هزاران چهره مى شناسند. زنِ مادر، زنِ همسر، زنِ خواهر، زنِ شهيد، مادرِ شهيد... بى گمان اين هزاران چهره هيچ كدام شرحِ عريان زنِ ايرانى نيست...» او تاکنون در نمایشگاه‌های بسیاری حضور داشته است که از آن میان می‌توان به نمایشگاه گروهی نقاشی جهان صلح در سال 85، اولین جشنواره هنرهای تجسمی سال 85، شرکت در دوسالانه نقاشی جهان اسلام تهران فرهنگستان هنر سال 85، برپایی نمایشگاه گروهی عکاسی سال شهرستان نور سال 89 و برپایی نمایشگاه گروهی چیدمان پرفورمنس زنی در انتهای غزل سال 94 اشاره کرد.
***

 هدف شما از برگزاری نمایشگاه «آینه‌هاي روبه رو» چه بود؟
این نمایشگاه را برای به تصویر کشیدن چهره جدیدی از زن شروع کردم. این که چطور مي‌توان تصویر جدیدی از زن ارائه داد. به زن‌ها در آثار مختلفی چون بحث تبلیغات یا داستان‌هاي اجتماعی پرداخته شده است که در اولی کمی ابزاری حضور داشته‌اند و در دومی هم مورد ظلم قرار گرفته شدن شان مطرح شده است و کمتر چهره متفاوتی از آنها در آثار مختلف هنری دیده دیده‌ایم. حتی برخی نگاه منفی به زنان داشته‌اند و او را منشا شر و برخی دیگر زنان را منشا خیر دانسته‌اند. به نظرم تصویری که از زنان در آثار تبلیغاتی و حتی هنری ارائه شده است، شامل روزمرگی یا انجام امور خانگی بوده است. در این نمایشگاه مایل بودم تصویری غیر از تصور معمول از آنها ارائه دهم که زاویه جدیدی باشد. زاوایه‌اي که تاکنون به آن پرداخت نشده است.

 برگزاری این نمایشگاه و آماده سازی آن چطور انجام شد؟
در ابتدا برای جستجوی زاویه جدید برای معرفی زنان، عناصر مختلفی را بررسی کردم و سعی کردم وجه مشترکی را پیدا کنم که بین مردها و زن‌ها یکسان باشد. درنتیجه از کفش به عنوان عنصری مشترک استفاده کردم. از این طریق حتی توانستم تغییر جنسیت و پوشش و جایگاه اجتماعی زنان را منتقل کنم. در ابتدا از سوژه‌هاي مختلف عکاسی کردم و زیر نظر یکی از اساتید دانشگاهم مجموعه‌اي تهیه کردم. در مرحله بعد از آن کتابچه عکس، تعدادی را برای نمایشگاه انتخاب کردم و آنها را روی بوم نقاشی آوردم چون حس کردم وجه هنری آنها در نقاشی بیشتر حس مي‌شود. سعی کردم نگاه جدیدی را از طریق هنر نقاشی ارائه دهم. فضایی که انتخاب کردم، فضای داخل مترو بود به این دلیل که در داخل واگن زنانه، افراد بیشتر خودشان هستند. در این نمایشگاه ۱۲ اثر آماده شده است.

 انتخاب‌هاي شما با اینکه بخشی از اشخاص مختلف هستند اما به خوبی کاراکتر و جایگاه اجتماعی افراد را معرفی می‌کنند.
بله، مترو بستری از اجتماع است و افراد مختلفی از طریق آن در شهر تردد مي‌کنند. هدفم از این انتخاب‌ها این بود که چهره دیگری از زنان ارائه دهم چون معتقدم چهره واقعی زنان در آثار مختلف هنری منطبق بر واقعیات نیست. به نظرم زنان معمولا با نقابی روی صورت شان دیده مي‌شوند ولی کفش‌ها نقاب ندارند. شما هر چقدر هم نقاب به ظاهرتان بزنید در نهایت کفشی را انتخاب مي‌کنید که با آن راحت هستید. علاوه بر این خانم‌ها در فضای مترو راحت‌تر هم هستند و آن نقاب در آنها کمتر دیده مي‌شود. از طرفی این جمله را همه شنیده ایم که کفش‌ها معرف شخصیت افراد  هستند و به این نکته هم توجه کردم. تلاشم این بود که سبکم به هایپر رئال نزدیک باشد تا تصویری واقعی از افراد ارائه شود.

 چرا تصمیم گرفتید عکس‌هاي تان را به نقاشی تبدیل کنید؟ آیا همان عکس‌ها چنین حسی را منتقل نمي‌کردند؟
از طرفی مي‌خواستم خودم را محک بزنم و نمایشگاهی از نقاشی برگزار کنم. از طرفی دیگر عکس‌ها لحظه‌اي از واقعیت را ثبت مي‌کنند و کمتر حس و هنری  دارند. در نقاشی حس و حال هنرمند در اثر منتقل مي‌شود و به نظرم از طریق نقاشی بهتر مي‌توانستم بر زنانگی تاکید کنم.

 همان عکس هایی که گرفتید عینا به نقاشی تبدیل شد یا تغییراتی در آن اتفاق افتاد؟
بخش کوچکتری از آنها را انتخاب کردم و روی آنها کار کردم. عکاسی این پروژه را از سال ۹۲ تا زمستان شروع کردم و برخی از لباس‌ها و سبک پوشش به دلیل تغییر زمانی، تغییر کرده بود و این عکس‌ها مد و فصل‌هاي مختلف را نشان مي‌داد. برای این نمایشگاه مجبور شدم دوباره عکاسی کنم و با نگاه جامعه شناسی‌اي که دنبالش بودم، عکس بگیرم و سوژه‌یابی کنم.

 واکنش‌هاي مردمی به انتخاب و آثار شما چطور بود؟
بازخوردهای خوبی از بازدیدکنندگان گرفتم و قشرهای مختلفی به ویژه هنرمندان به نمایشگاه آمدند و جالب توجه این بود که فضای کارم برای آنها ملموس بود.

 عنوان نمایشگاه تان هم که «آینه‌هاي روبه رو» است، جالب به نظر مي‌رسد. چرا این اسم را انتخاب کردید؟
این اسم را به این دلیل انتخاب کردم که معتقدم کفش‌ها احساسات ما را نمایان مي‌کنند و به نوعی شخصیت ما را هم بروز مي‌دهند. یکی از اساتیدم در مواجه به این نمایشگاه گفت که این کفش ها، آینه هایی رو به روح افراد است و روحیه و ویژگی‌هاي آنها را هم نشان مي‌دهند.

 آیا در این آثار مي‌توان چالش‌هاي اجتماعی را هم مشاهده کرد؟ اصلا قصد چنین مسئله‌اي را داشتید؟
به شخصه با این نگاه فمینیستی که همیشه زن را مورد ظلم دانسته است، موافق نیستم و فکر مي‌کنم زنان در جامعه ما به اندازه کافی موفقیت‌ها و برابری هایی داشته‌اند و شاید در گذشته محدودیت‌ها و ظلم هایی بر آنها شده است اما در فضای کنونی شرایط برای زنان و مردان متوازن‌تر شده است. فکر مي‌کنم زن‌ها بخش مهمی از جامعه اجتماعی را تشکیل مي‌دهند و هدفم از انتخاب زن‌ها و بستر اجتماعی مترو هم برای نشان دادن همین نکته بود. قصد داشتم نشان بدهم که زن‌ها عضوی از جامعه هستند و هم نهیبی به زن‌ها باشد تا خود را بازیابند و هم نهیبی به آقایانی که نگاه جنسیتی یا برتری به زنان دارند. کفش، عنصری است که پای آقایان هم هست و پروژه بعدی من مي‌تواند پرداختن به کفش و جایگاه مردان در جامعه باشد. شاید بهتر باشد که نگاه دیگری به زنان در جامعه شود و جایگاه خود را بفهمند و پیدا کنند.

با اینکه آثار شما دیتیلی از افراد را به نمایش مي‌گذارند اما مي‌توان شخصیت و جایگاه افراد را در همان بخش کوچک تشخیص داد و از طرفی به نظرم هر کسی خودش را مي‌تواند در آنها پیدا کند و چهره و شخصیت آثار در ذهن تشکیل مي‌شود.
سعی کردم که دیدگاه‌ها و شخصیت‌هاي مختلف در آثارم قرار بگیرند. تفاوت‌ها و دیدگاه‌هاي مختلف خانم‌ها نسبت به نوع پوشش شان را مورد نظر قرار دادم. تلاش کردم  بدون اینکه تصویری از فرد به شما ارائه شود، این ذهنیت در مخاطب شکل بگیرد. در نقاشی هایم از زنانی که همراه با بچه یا آقایان بودند، استفاده نکردم تا به طور مشخص به زنان و عنصر کفش که مي‌تواند معرف آنها باشد، بپردازم. صرفا مي‌خواستم روی زن بودن تاکید کنم و نه مادر یا همسر بودن. تلاش کردم هر سوژه به عنوان یک زن و بخشی از این جامعه دیده شود.

 چه نگاهی را در آثارتان دنبال مي‌کنید؟
هدفم این است که از هنرم (چون هنر ابزاری برای گفتمان است) برای بیان چالش‌هاي اجتماعی استفاده کنم و با مخاطب عام و خاص بتوانم گفت‌وگو کنم. بیشتر کارهایم درباره زنان بوده است و امیدوارم زنان به خودباوری برسند و جایگاه اجتماعی خود را بشناسند. چالش‌هاي اجتماعی مي‌توانند به ما زنان کمک کنند تا خودمان را بهتر بشناسیم و برای برابری تلاش کنیم. هدفم این است به عمق جامعه نزدیک شوم و خیلی مدافع آثار هنری صرف و بدون گفتمان با عموم مردم نیستم.

 این نمایشگاه تان خیلی معرف و مختص زمان و بستر امروزی جامعه است و احتمالا بازدیدکننده‌هاي نمایشگاه تان مي‌توانند خودشان را در آنها بیابند.
بله. من مختص این زمان و دوره هستم و نه زمان دیگری. در نتیجه نگاهم ناشی از همین جامعه است. جالب هم بود که خیلی از افرادی که به نمایشگاه آمدند، همین حس را داشتند و آنها هم مي‌گفتند که خودشان را در آثار مي‌بینند.