به روز شده در ۱۴۰۳/۰۳/۱۲ - ۰۰:۲۹
 
۰
تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۷ ساعت ۱۰:۲۷
کد مطلب : ۲۴۴۹۰۰

۵۰ سالگی زانوزدنی که تاریخی شد

۵۰ سالگی زانوزدنی که تاریخی شد
گروه بین الملل: زانو زدن ویلی برانت، صدراعظم وقت آلمان در ۷ دسامبر ۱۹۷۰ در ورشو برای عذرخواهی از بابت جنایت آلمان در جنگ جهانی دوم همچنان اهمیت تاریخی و تکرارنشدنی خود را حفظ کرده است.
زانوزدن صدراعظم وقت آلمان در ورشو به به نمادی تاریخی و بی‌بدیل از قبول مسئولیت جنایات جنگ جهانی دوم بدل شده است.
تا پیش از ۷دسامبر ۱۹۷۰، مردم ورشو آخرین باری که سیاستمدار ارشدی از آلمان را دیده بودند، در دوران جنگ جهانی دوم بود، یعنی همان زمانی که شهر و کشورشان زیر چکمه‌های سربازان ارتش هیتلری له می‌شد. "مهمان" آمده از آلمان هم کسی نبود جز خود هیتلر.
مترجم ویلی برانت می‌گوید که روز ۷ دسامبر ۱۹۷۰ که صدراعظم آلمان و و همراهانش در ورشو به سر می‌بردند نیز، فضایی سرد میان آنها و رهبران لهستان حاکم بود و پیش می‌آمد دقایقی که حرفی بین‌اشان رد و بدل نمی‌شد، ولو که برانت در همان روز قرار بود پای قراردادی را امضا بگذارد که بخشی از شرق آلمان را همانطور که متفقین در کنفرانس پتسدام آلمان تعیین کردند، عملاً جزیی از خاک لهستان می‌شناخت و آلمان دیگر مدعی‌اش نبود.
استدلال برانت در برابر غوغای محافظه کاران و محافل راست آلمان که او را به خیانت متهم می‌کردند این بود که «اروپا را به ویرانی کشیده‌ایم و طاعون مرگ و نیستی را به جان مردم آن و به خصوص لهستانی‌ها انداخته‌ایم، حالا فکر می‌کنید که هنوز هم می توان بر ادعای مناقشه‌انگیز خودمان نسبت به اراضی این سوی رود اودر- نایسه پافشاری کنیم؟»
پیش‌از ظهر روز ۷ دسامبر برانت برای ادای احترام به همه‌ی آن7 هزار نفری که در جریان قیام سه هفته‌ای گتوی ورشو در آوریل ۱۹۴۳ از پای درآمدند و همه‌ی آن سه میلیون لهستانی قربانی مرگ و تجاوز قوای هیتلر رفت که تاج گلی در پای بنای یادبود قربانیان گتو بگذارد. بر آن زمین خیس از اثر برف شامگاه پسین خم شد که روبان گل را به رسم رایج راست و ریس کند، اما به جای راست‌شدن، زانو زد. به یک باره همهمه‌ هیات همراه و خیل خبرنگاران فرو خفت، حادثه‌‌ای شگفت روی داده بود.
ویلی برانت زانو زد تا از بابت جرم و جنایت و دهشت و تالانگری آلمان در جریان جنگ جهانی دوم از مردم جهان عذر بخواهد، ولو که خودش مخالف این جنگ بود و سروکارش به آوارگی از میهنش کشیده بود. او برای خودش نیازی به عذرخواهی نداشت، برای مردم و ارتشی که هیتلر را به جنایت یاور شدند زانو زد تا عذر بخواهد از مردم سراسر جهان و به یادها بیاورد که وجدان انسانی نباید از کنار جنایت‌های کوچک و بزرگ به راحتی بگذرد.
عکس برانت زانو زده که به روی تلکس‌های جهان رفت، احیای حیثیت برباد رفته آلمان در جریان جنگ جهانی دوم جهشی کیفی یافت. جهان باور کرد که در آلمان با رهبری روبروست که حرف‌زدنش از سیاست تنش‌زدایی لفاظی و دغل‌کاری نیست و در پیشبرد این سیاست صادق است؛ سیاستی که کنه‌اش مبتنی بود بر تحول در بلوک شرق از طریق ارتباط و نزدیکی و گفتگو.
اگون بار، مشاور ارشد ویلی برانت در سیاست خارجی گفته بود که به رغم خشم اولیه از برپایی دیوار برلین در سال ۱۹۶۱ به این نتیجه رسیدیم که قهر و غیضمان را فروخوریم و به راه‌جویی بپردازیم، چرا اتکا صرف به قدرت در برابر بلوک مقابل، جواب نمی‌دهد و از راه دیگری باید باد را از بادبان آن بلوک گرفت و راهی برای تنفس بهتر ولو تدریجی مردمان ساکن آن بخش جهان یافت.
در همین راستا، رهبری آلمان به امضای قرارداد صلح و حسن همجواری رفت و درست ۹ سال بعد از برپایی دیوار برلین که نماد سخت جدایی شرق و غرب شده بود، با شوروی قراردادی را امضا کرد که بر صلح و همجواری و انصراف از اعمال قهر در مناسبات فی‌مابین ناظر بود.
بار گفته بود که «دیوار حالا دیگر یک واقعیت تلخ است، و اگر بخواهی معجزه‌ کنی و یک باره فروریزی‌اش را اجرایی کنی، نشان می‌دهد که نه سیاستمدار و سیاست‌ورز که آدم خواب و رویایی هستی. ولی حالا که فروریختن یک باره دیوار ممکن نیست و معجزه‌ای نمی‌توان صورت داد، به معنای این نیست که راه‌حلی وجود ندارد. راه‌حل این است که اول دیوار را سوراخ کنیم و با افزایش منفذها زمینه فروریزی‌اش را بسازیم. و سوراخ کردن دیوار هم جز با شعار «تغییر از راه نزدیکی» ممکن نیست.
در چارچوب همین فکر و پروژه بود که  ویلی برانت قرارداد مسکو را در اوت ۱۹۷۰ امضا کرد که سلسله‌جنبان تنش‌زدایی میان شرق و غرب، به رسمیت شناختن مرزهای بعد از جنگ جهانی دوم و آشتی با لهستان شد. و نهایتا کل این سیاست در زانوزدن باورپذیر و برگشت‌ناپذیر برانت نماد و نمودی پیدا کرد که کمتر کسی را یارای تردید در آن بود.
همین سیاست و رویکرد بود که اوج خود را در پیمان تنش‌زدایی هلسینکی در سال ۱۹۷۵ به نمایش گذاشت، کنفرانس امنیت و همکاری اروپا را به وجود آورد،اروپا و جهان را ایمن‌تر کرد و در کنه خود راه را برای جنبش‌های دمکراسی‌خواهی در اروپای شرقی و نهایتا فروپاشی دیوار برلین گشود.


 
برچسب ها: آلمان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها