به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۲۱:۵۶
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۷ ساعت ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۳۵۷۰۶۰

آیا وضع دنیا بدتر شده است؟

آیا وضع دنیا بدتر شده است؟
گروه بین الملل:  بر اساس نتیجه یک نظرسنجی جهانی در سال ۲۰۱۹ میلادی که توسط شرکت تحلیلی و مشاوره «گالوپ» انجام شد اکثر مردم جهان از شغل خود به خصوص از رئیس‌شان نفرت دارند. آمار خیره کننده است، اما اگر بتوانید همه چیز را در چشم‌انداز قرار دهید احساس بسیار بهتری خواهید داشت.
به گزارش فرارو به نقل از یورونیوز، اگر به داده‌ها و آمار نگاه کنید تعادل بین کار و زندگی بسیار بهتر از گذشته شده است. در سال ۲۰۱۷ میلادی «استیون پینکر» یک روانشناس و نویسنده آمریکایی که اثار پرفروشی دارد در یک سخنرانی در TED بحث کرد که چگونه جهان در حوزه‌هایی از سوادآموزی تا سلامتی بهتر می‌شود و داده «روشنفکرانی که از پیشرفت متنفرند» را به چالش می‌کشند.
در این میان، «یورونیوز» داده‌های پیشرفت نقل شده توسط پینکر را بررسی کرد تا ببیند آیا آن چه او گفته هنوز در سال ۲۰۲۲ میلادی صدق می‌کند یا خیر.
داده‌هایی که «یورونیوز» بررسی کرده بر اساس نتایج مطالعات یک نشریه علمی معتبر و شفاف آنلاین مستقر در دانشگاه آکسفورد است که بر کمی‌سازی و تجزیه و تحلیل داده‌ها در مورد مشکلات جهانی تمرکز دارد.
بر اساس داده‌های یک شرکت مدیریت فرانسوی به نام Sodexo به طور متوسط ما ۳۰ درصد از زندگی خود را در محل کار می‌گذرانیم. این حدود ۹۰۰۰۰ ساعت کار در طول عمر است. آیا این دلسرد کننده است؟ نباید این طور باشد. کارگران در سال ۲۰۲۲ اهرم‌های زیادی دارند و اوضاع بسیار بهتر از گذشته است.در طول دو قرن گذشته، گام‌های بلند در دسترسی به آموزش به مردم سراسر جهان قدرت بسیار ویژه‌ای بخشیده است: سواد.یونسکو آژانس فرهنگی سازمان ملل متحد سواد را به عنوان «توانایی خواندن و نوشتن یک نوشته کوتاه و ساده در مورد زندگی خود» تعریف می‌کند. امروزه سواد ضروری‌ترین مهارت برای یافتن شغل و هم چنین یکی از معیار‌های کلیدی آموزش یک جمعیت است.
اگرچه ممکن است کاملاً ابتدایی به نظر برسد، اما تا قرون وسطی خواندن و نوشتن همه چیز امتیاز بزرگی محسوب می‌شد که تنها برای اقلیت بسیار کوچکی که قدرت را در دست داشتند محفوظ بود.
به گفته سازمان ملل آن چه مسیر تاریخ دانش خواندن و نوشتن را تغییر داد و آن را به قدرتی مشترک در میان مردم تبدیل کرد ظهور کتاب بود.با تولید انبوه کتب درسی، توانایی خواندن و نوشتن به تدریج به یک مهارت اساسی در دنیای غرب تبدیل شد.
زمانی که به داده‌هایی نگاه می‌کنیم که نشان می‌دهد چگونه سطح سواد جهانی به طور چشمگیری در دو قرن گذشته بهبود یافته در واقع، می‌بینیم که ارقام معکوس شده‌اند: در حالی که در سال ۱۸۲۰ میلادی تنها ۱۲ درصد از مردم جهان قادر به خواندن و نوشتن بودند امروزه تنها ۱۴ درصد قادر به خواندن و نوشتن نیستند.
البته، با وجود این واقعیت که امروزه بیشتر کشور‌های جهان باسواد هستند هنوز چالش‌های زیادی در پیش است به ویژه برای فقیرترین کشور‌های جهان که هنوز بخش بزرگی از جمعیت آن کشور‌ها بی‌سواد هستند. برای مثال، در نیجر تنها ۳۶.۵ درصد از افراد ۱۵ تا ۲۴ساله باسواد هستند. با این وجود، ارقام سواد آموزی حتی در کشور‌هایی مانند نیجر نیز در حال افزایش است. بر اساس داده‌های بانک جهانی و سازمان همکاری و توسعه‌ی اقتصادی نرخ باسوادی جهانی از سال ۱۹۶۰ میلادی بیش از دو برابر شده است و به ۸۶ درصد در سال ۲۰۱۵ میلادی رسیده است.
در سال ۱۸۷۰ میلادی از هر چهار نفر در جهان فقط یک نفر به مدرسه می‌رفت و از هر پنج نفر فقط یک نفر می‌توانست بخواند. امروزه ارقام نشان می‌دهند که نرخ سواد و تحصیل در جهان بیش از ۸۰ درصد است و نابرابری‌های جغرافیایی اگرچه هنوز وجود دارند، اما بسیار کاهش یافته است.
اروپایی‌ها در گسترش آموزش پایه پیشگام بودند. با این وجود، «آدام سیرمای» نویسنده کتاب «پویایی توسعه اجتماعی - اقتصادی» توضیح می‌دهد که نرخ باسوادی جهانی تنها در نیمه دوم قرن بیستم زمانی که حق آموزش به یک اولویت جهانی تبدیل شد شروع به بهبود کرد. بسیاری از کشور‌های جهان در این دوره بین ۴۰ تا ۵۰ درصد باسوادی کسب کردند.
برای مثال، نرخ باسوادی در آمریکای لاتین یکی از نابرابرترین مناطق سیاره زمین در قرن گذشته به طرز چشمگیری افزایش یافته است. نرخ سوادآموزی در شمال آفریقا و خاورمیانه به طور مشابه در یک نسل به شدت بهبود یافته است.در کشور‌های کم درآمد، تفاوت قابل توجهی در نرخ باسوادی بین نسل‌ها وجود دارد. افراد جوان‌تر از سالمندان نرخ باسوادی بالاتری دارند که یک روند مثبت را نشان می‌دهد. در طول سالیان متمادی نرخ باسوادی جمعیت عمومی هم چنان به افزایش خود ادامه خواهد داد.
امروزه در اکثر کشور‌های جهان حتی در فقیرترین کشور‌ها آموزش پایه نه به عنوان یک حق بلکه به عنوان یک وظیفه تلقی می‌شود: دولت‌ها دسترسی به آموزش عمومی اولیه را تضمین می‌کنند در حالی که برای افراد اجباری است تا زمانی که به سطح آموزش ابتدایی دست یابند در مدرسه شرکت کنند. ممکن است بگویید این منصفانه است، اما در طول تاریخ همواره این گونه نبوده است.
اگرچه نرخ استفاده از اینترنت در کشور‌های در حال توسعه بسیار کمتر است، اما در حال افزایش می‌باشد.
«مکس روزر» پژوهشگر دانشگاه آکسفورد می‌گوید: «اینترنت مسلماً یکی از متحول‌کننده‌ترین و سریع‌ترین فناوری‌های زمان ما بوده است. بله، درست است که بسیاری از نقاط جهان هنوز متصل نیستند اما» روزر می‌گوید که داستان اینترنت تازه آغاز شده است و با نرخ فعلی، بسیاری به زودی برای اولین بار آن را تجربه خواهند کرد.»
به لطف داده‌ها، ما هم چنین می‌توانیم در مورد تغییر مثبت بزرگ دیگری در نحوه کار خود بیاموزیم. استرس در حال حاضر به یک کلمه بزرگ تبدیل شده است. ما آن را احساس می‌کنیم، از آن می‌ترسیم و از آن استفاده می‌کنیم تا نشان دهیم که سرمان شلوغ است و بیش از حد کار می‌کنیم، اما آیا واقعا بیش از حد کار می‌کنیم؟ پاسخ منفی است دست کم اگر به تعداد ساعات کار و مقایسه آن با میزان کار نسل‌های قبلی نگاه کنیم.
در بسیاری از کشور‌های جهان، مردم امروز بسیار کمتر از ۱۵۰ سال پیش کار می‌کنند و ارقام نشان می‌دهند که امروزه زمان بسیار بیشتری برای شرکت در فعالیت‌های خارج از کار، مانند اوقات فراغت، یادگیری مهارت‌های جدید (برای تغییر شغل) داریم. حتی ممکن است یک کسب و کار تجاری جانبی را اداره کنید.
ساعات کار به طور قابل توجهی به ویژه برای کارگران در کشور‌هایی که اقتصاد‌های صنعتی اولیه داشتند مانند فرانسه، بلژیک، بریتانیا و آلمان کاهش یافته است.
در سال ۱۸۷۰ میلادی کارگران در اکثر این کشور‌ها بیش از ۳۰۰۰ ساعت در سال معادل ۶۰ تا ۷۰ ساعت در هفته در سال کار می‌کردند. امروز این ساعات کاری شدید تقریبا به نصف کاهش یافته است. برای مثال، در آلمان ساعات کار سالانه تقریبا ۶۰ درصد کاهش یافت و از ۳۲۸۴ ساعت در سال ۱۸۷۰ به ۱۳۵۴ ساعت در سال ۲۰۱۷ میلادی رسید و در بریتانیا این کاهش حدود ۴۰ درصد بود.حتی در مورد کشور‌هایی که ساعات کار هفتگی به میزان قابل توجهی کاهش نیافته «دورا کاستا» اقتصاددان در مقاله‌ای که داده‌های تاریخی ایالات متحده را تجزیه و تحلیل می‌کند توضیح می‌دهد که مزایای دیگری که پیش‌تر وجود نداشت مانند تعطیلات، روز‌های بیماری، مرخصی شخصی یا بازنشستگی پیش از موعد افزایش و تداوم یافته است تا زمان خود را در محل کار کاهش دهیم. میانگین کارگران در یک کشور ثروتمند امروزی واقعا ساعات کمتری نسبت به میانگین کارگر ۱۵۰ سال پیش کار می‌کند.
اگرچه نابرابری‌های اقتصادی بین زنان و مردان رایج و قابل توجه است، اما امروزه نسبت به چند دهه پیش بسیار محدودتر شده است.
به خاطر داشته باشید که بسیاری از زنان تنها در نیمه دوم قرن بیستم حق رای به دست آوردند. برای مثال، در سوئیس تنها در سال ۱۹۷۱ میلادی بود که رای دهندگان (مرد) حق رای دادن و نامزدی زنان سوئیسی را تایید کردند.
افزایش مشارکت زنان در جامعه و به ویژه در نیروی کار یکی از چشمگیرترین تحولات اقتصادی قرن بیستم بوده است.
در اکثر کشورها، در تمام سطوح درآمدی مشارکت زنان در بازار‌های کار امروز بیش‌تر از چندین دهه پیش است. واقعیت جالب توجه‌تر دیگر این است که بر اساس داده‌ها بخش اعظم رشد مشارکت زنان در بازار‌های کار در قرن گذشته به طور خاص به افزایش مشارکت زنان متاهل قابل ردیابی است. به معنای دیگر، بسیاری از زنان متاهل صرفا همسر و مادر نیستند و در محیط کاری صاحب منصب و شغل می‌باشند.
 
برچسب ها: مردم جهان
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها