به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۹ - ۰۸:۵۷
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۱۸ ساعت ۱۸:۳۶
کد مطلب : ۴۲۷۱۴۷
یک جامعه‌شناس: با فرار هر نیروی نخبه از کشور، یک چاه نفت خاموش می‌شود

اخراج سریالی اساتید در تاریخ ایران به تاریکی ثبت خواهد شد

اخراج اساتید، بستر اعتراضات در دانشگاه را فراهم می‌کند
ارزش یک نابغه با هزینه آموزش و پرورش کشور در طول یکصد سال برابری می‌کند
اخراج سریالی اساتید در تاریخ ایران به تاریکی ثبت خواهد شد
گروه جامعه: ماجرای اخراج سریالی اساتید دانشگاه، این روزها به نقل محافل عمومی بدل شده و واکنش‌های گسترده‌ای را در میان مردم و جامعه دانشگاهی به دنبال داشته است.
در همین رابطه، امان‌الله قرایی‌مقدم، استاد با سابقه جامعه‌شناسی دانشگاه در گفت و گویی با امتداد، ضمن بر شمردن تبعات این رویکرد سلبی در دانشگاه در میان جامعه دانشگاهی و افکار عمومی، اظهار داشت: متاسفانه این رویکرد که به نظر من، بی‌حرمتی به ساحت دانشگاه و همه اساتید و دانشجویان است. به هر حال همه کسانی هم که دست به اتخاذ چنین تصمیماتی می‌زنند، روزی در دانشگاه تحصیل کرده‌ و به نوعی، امروز نمک خورده و نمکدان می‌شکنند.
 این رویکرد در تاریخ ایران به تاریکی ثبت خواهد شد. همانگونه که بعد از انقلاب، عده‌ای اساتید را ممنوع‌التدریس، بازخرید و اخراج کردند، امروز هم شاهد تداوم این مشی هستیم. امروز قریب به هفده قرن از تاسیس دانشگاه در ایران می‌‎گذرد-تاسیس دانشگاه گندی‌شاپور به عنوان نخستین دانشگاه دنیا-و چنین رفتاری با اساتید به هیچ عنوان زیبنده ساحت کهن دانشگاه در این مملکت نیست. به هر حال ایران، قدیمی‌ترین سابقه تعلیم و تربیت در جهان را دارد.
 از دیدگاه آلفرد مارشال(برنده جایزه نوبل در اقتصاد)؛ ارزش یک نابغه با هزینه آموزش و پرورش یک کشور در طول یکصد سال برابری می‌کند. به عبارت دیگر، هزینه آموزش یکصد سال در ایران با پرورش نخبه‌ای چون مریم میرزاخانی(برنده جایزه فیلدز ریاضیات) برابری می‌کند.
 همچنین بنیامین هیگینز(استاد توسعه اقتصادی دانشگاه MIT و هاروارد) نیز می‌گوید اگر کشورهایی که درآمدهای ارزی فراوانی دارند، بتوانند با این درآمد؛ پیشرفته‌ترین تکنولوژی را وارد کرده و در عین حال در پرورش نیروی انسانی نخبه موفق نباشند به رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نخواهند رسید.
 وقتی دانشگاه اساتید مبرزی را اخراج می‌کند، او بلافاصله جذب سیستم آموزشی در غرب و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس-به مانند مهاجرت صدها پزشک به امارات، عمان، کویت و دیگر کشورها-خواهد شد و شما دیگر نمی‌توانید نیروهای جایگزین ارزنده‌ای را برای چنین نیروهایی-دست کم در کوتاه مدت-تربیت کنید.  نیروهای متخصص در حوزه‌هایی نظیر روزنامه‌نگاری، پزشکی، مهندسی و علوم و فنون بنیادین در دانشگاه و به وسیله همین اساتید تربیت و پرورش پیدا می‌کنند. اعتبار یک دانشگاه به استاد و دانشجوی آن است، وگرنه دانشگاه صرفا یک ساختمان است.  من در حدود ۲۵ سال قبل در مقاله‌ای تحت این عنوان که چه کسی خسارت فرار نخبگان از کشور را می‌پردازد، نوشتم که هر یک نیروی متخصصی که از کشور برود، یک چاه نفت خاموش خواهد شد.
 وقتی دانشجو می‌بیند که استاد او که مرجع‌اش بوده، اینگونه مورد برخورد قهری و اخراج قرار می‌گیرد، حرمت رئیس جمهور، وزیر و وکیل از بالا تا پایین در منظر او فرو ریخته و این دانشجو از این مشی و رویکرد کینه به دل خواهد گرفت. آن وقت است که اخراج اساتید، بستر اعتراضات در دانشگاه را فراهم می‌کند و اعتبار حاکمیت در نگاه دانشجویان مخدوش خواهد شد.
 در خبرها داشتیم که در کنار اخراج سریالی اساتید، چهره‌هایی نظیر الله‌کرم و سعید حدادیان در دانشگاه به تدریس خواهند پرداخت و این خبر، یک فاجعه است! متاسفانه، آقایان کار مهم استادی و معلمی را به دست نااهلان می‌سپارند و نتیجه آن هم از پیش روشن است. این رویکرد، صدمات جبران نا‌پذیری بر پیکر و اعتبار علمی دانشگاه وارد می‌کند.
پربيننده‎ترين مطالب و خبرها