گروه سیاسی: در روزهای اخیر دلواپسان بهانهای تازه یافتهاند برای به سخره گرفتن سیاست خارجی دولت روحانی آنها پس از آنکه برجام به ثمر نشست با بزرگنمایی تحریمهای غیر هستهای که هنوز مجال و امکانی برای مذاکره درباره شان فراهم نیامده است سعی در بی ثمر نشان دادن برجام داشتند و پس از آنکه اینترفند با شکست مواجه شد با نگاهی اعتراضی که ناشی از احساسات گراییهای غرب ستیزانه و رقابتهای کودکانه سیاسی است به تلاش دولت برای ارتقا روابط با اروپا پرداختند و در تازهترین نمونه با پررنگ کردن برخی حواشی بی اهمیت سعی داشتند اصل سفر نخست وزیر سوئد به کشورمان پس از چهار دهه را تحت الشعاع قرار دهند.
حالا در ادامه همان خبرسازیها ماجرای تازهای را علم کردهاند و از این سخن میگویند که سوئد در حال تهیه طرحی در حوزه حقوق بشر است تا به واسطه آن بر ایران فشار وارد شود. جریان مخالف دولت که اصل و اساس حیات خود را در مخالفت با روحانی و تیم همراهش قرار داده است معتقد است که دولت سوئد به واسطه سفر برخی مسئولانش به ایران میبایست همه اختلافات ایران و غرب را حل شده اعلام کند و گوش به فرمان ما باشد.
«دلواپسان» گویا سیاست خارجی را با خالهبازیهای دوران کودکی شان اشتباه گرفتهاند و فکر میکنند با یک سفر یا یک توافق قرار است تمام مشکلات فی مابین ایران و غرب حل و فصل گردد. آنان نسبت به توافق وین که منجر به بسته شدن پرونده هستهای ایران شد و کسر قابل توجهی از موانع تحریمی را از پیش روی ملت برداشت نیز چنین نگاهی داشتند و به واسطه همین تصور خام هر گاه طرف آمریکایی از تنشها و اختلافات در حوزههای غیر هستهای سخن میگفت این اقلیت پر سر و صدا با همراهی رسانه انحصاری صداوسیما به تیم سیاست خارجی دولت میتاخت که چرا با وجود برجام طرف آمریکایی هنوز از فشار و تحریم و اختلاف میگوید. مشخص نیست که این تصور عجیب و غریب از سیاست خارجی به چه دلیل است؟
آیا آنها به واقع متوجه پیچیدگیهای امر سیاست خارجی نمیشوند یا به دلیل سیاست بازیهای حقیر معطوف به کسب قدرت خود را با راه دیگری میزنند؟ علت هر چه باشد تنها باعث آن خواهد شد که بخشی از جامعه با چنین انعکاسی از دستاوردهای سیاست خارجی بیش از گذشته مایوس گردد. جریان مخالف دولت باید همواره به خاطر داشته باشد که معنای ناامیدی مردم حاضر در متن جامعه از روحانی و یاران همراهش قطعا آغوش گشودن برای «دلواپسان» نخواهد بود و ایجاد و گسترش چنین ناامیدی هایی در سطح جامعه همه را از اصلاح طلب و اصولگرا و اعتدالی تا مستقل و دلواپس و تندرو گرفتار خواهد کرد. خلاصه آنکه برادران «دلواپس» ما مراقب باشند که حکایتشان حکایت سر شاخه نشستن و بن بریدن نشود.