بنام آرامش دهنده دلها
روزگار چه زود گذشت
انگار همین دیروز سال 84 بود
انگار همین دیروز مردی آمده بود که يارانش میگفتند رجایی آمده است
انگار همین دیروز بود
مردی آمده بود که میگفت من چکار دارم به لباس دخترها و پسرها
انگار همین دیروز بود
مردی که میگفت نفت را به سفرههایمان خواهد آورد
انگار انگار انگار....
شاید دروغ میگفت، شاید به فکر منافع خودش بود،
اما این مرد هرچه و هر كه بود درد و ظلم را به مردم تحمیل کرد.
بعدها گروهی در انتخابات گفتند تقلب شده...
گروهی گفتند فتنه شده...
با این همه این مردم آن مرد سال 84 را نمیخواستند
این مردم آن مردی را که وعده نفت را داده بود نمیخواستند
مردم مردی را میخواستند که راستگو باشد
اگر کشور مشکل دارد نگوید استکبار مقصر است
مردم مردی را میخواستند که جرات عذرخواهی را داشته باشد
نمی گویم خاتمی، روحانی یا ... و هاشمی فرشتهاند،
اما هر چه بودند و یا هستند امروز در دل این مردم قهرمانند
شاید صادق بودنشان، شاید به سمت مردم آمدنشان، شاید ........
همه میدانیم که روحاني چه مملکتی را تحویل گرفته است،
همه میدانیم که اوضاع ایران مانند روزهای جنگ است و حتي بدتر
اما در همین شرایط سخت از روحاني میخواهیم درها را باز کند،
میخواهیم امید را به معنای واقعی علل خصوص به نسل جوان منتقل کند،
میخواهیم آزادی شعار نباشد بلکه عمل باشد،
میخواهیم كاري كند دنیا به ما احترام بگذارد،
میخواهیم مردی در برابر همسر و فرزندان خود از درد نداری شرمنده نباشد
حرفهایم با توست آقای روحانی
مردم مملکتت روزگار خوش کم دیده اند
جوانان مملکتت جایی برای تفریح کردن ندارند
زنان مملکتت حرمت و استقلال ندارند
جوانان مملکت در دانشگاه درس میخوانند ولی امید به پیدا کردن کار ندارند
کارگران مملکتت پولی برای زندگی کردن ندارند
زندگی برای کارگران مانند جهنم سوزان شده است
نمیخوام بگم پوشش رو آزاد کنید اما فشار هم نیاورید
تموم حرفم اینه بگذارید عدالت رعایت شه
بگذارید مردم نفس بکشند
بگذارید انتقاد آزاد باشه
ما یارانه(صدقه) نمیخوایم، ما حرمت و انسان بودن میخواهیم
و ...نگذار پدری از درد نداری در برابر همسر و فرزندان خودش شرمنده باشد