تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰ ساعت ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۴۰۴۶۴۷
چگونه در حوزه سیاست خارجی موفق شویم؟
گروه بین الملل: استفن والت؛ پژوهشگر برجسته مکتب رئالیسم (واقع گرایی) در روابط بین الملل در نشریه فارین پالسی نوشت: اکنون در بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها در ایالات متحده برهه زمانی فارغ التحصیلی است و دانشجویان در حال اخذ و جمع آوری مدارک تحصیلی شان هستند و برای آغاز زندگی ای حرفه ای و برعهده گرفتن مشاغل آماده می شوند. با پایان یافتن پرداخت شهریه خانواده ها درباره دستاوردهای فارغ التحصیلان صحبت می کنند و احساس آسودگی می کنند. دانشجویان مقطع کارشناسی ارشدم در دانشگاه در هفته های اخیر از من درباره چگونگی موفقیت در مرحله بعدی زندگی شان یعنی زمان برعهده گرفتن شغل پرسیده اند. در اینجا آن چه به آنان گفتم را با شما نیز در میان خواهم گذاشت.
نخست یک هشدار می دهم. من هرگز از این فرصت برخوردار نبودم که در دولت ایالات متحده خدمت کنم و دهه هاست که به عنوان همکار در بنیاد کارنگی و اندیشکده بروکینگز وقت گذرانده ام.
در نتیجه شما مختار هستید که توصیه های من را نپذیرید و یا با خودی های دولتی با تجربه مشورت کنید. با این اوصاف من مدت زمان زیادی از عمرم را صرف تعامل با مقام های فعلی و سابق دولت ایالات متحده و همکاران ام در اندیشکده های مختلف کرده ام.
نخستین توصیه من به دانشجویان آن بود که یک حوزه تحصصی واقعی برای خود ایجاد کنید. دانشگاهیانی که مقطع دکتری شان را به پایان رسانده اند علاقه دارند در یک حوزه خاص تخصص داشته باشند. با این وجود، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی معمولا زمانی برای تسلط بر یک موضوع و اتحاذ خط مشی خاص نداشته اند. با این وجود، زمانی که آغاز به کار کردید باید تلاش کنید تا تخصصی عمیق در برخی از حوزه ها را به دست آورید. شما مجبور نیستید در آن زمینه به بالاترین رتبه جهانی دست یابید (اگرچه این امر بدیهی است که اگر بتوانید از پس آن بربیایید مطلوب است) اما قطعا می خواهید فردی باشید که نظراتش در برخی از مسائل مهم مورد توجه و اعتناست. این زمینه تخصصی می تواند یک موضوع گسترده (مانند تحریم های اقتصادی) یا یک موضوع محدودتر (مانند شرایط حقوق بشر در شاخ آفریقا یا پزشکی قانونی هسته ای) باشد.
با این وجود، در حالت ایده آل حوزه ای خواهد بود که افرادی هستند که به آن فکر می کنند و در آن حوزه شما تبدیل به فردی تاثیرگذار می شوید که به نظرات تان ارجاع داده خواهد شد.
کسب تخصص در یک زمینه به شما اعتماد به نفس بیش تری می دهد. بررسی نحوه رسیدگی به یک مشکل زمانی آسان تر است که دانش عمیقی از موضوع داشته باشید و آن را سطحی بررسی نکنید. نکته دیگر آن که شما را به عنوان یک متخصص جدی و قابل اعتنا در امر سیاستگذاری معرفی می کند و نه صرفا به عنوان فردی که موفق به اخذ مدرک شده است. مطمئنا شما نمی خواهید به عنوان یک یاوه گو شهرت پیدا کنید که واقعا نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. به تمام این دلایل برای تسلط بر دست کم یک حوزه مهم با شدت لازم تلاش کنید.
نکته دیگر آن که باید بفهمید که در حوزه تخصصی شما کدام نهادها تاثیرگذار هستند. آیا حوزه شما حوزه ای است که کنگره در آن دخیل است و یا می توان در وهله نخست از طریق قوه مجریه به آن پرداخت؟ آیا گروه های ذینفعی وجود دارند که حمایت آنان برای موفقیت بسیار مهم باشد؟ مخالفان احتمالی چه افراد و گروه هایی هستند و چگونه می توان نفوذ آنان را خنثی نمود؟ باید درک کنید که نهادهای دولتی واقعا چگونه کار می کنند. در آن صورت، ایده های خوب شما به اقدامات عینی تبدیل می شوند.
نکته دیگر آن که قابل اعتماد باشید. استعداد خام ارزشمند است اما این ارزشمندتر است که به خاطر انجام کارها به طور منظم و به موقع انجام دادن کارها شهرت داشته باشید. جهان مملو از افرادی است که به نظر می رسد ضرب الاجل ها را رعایت نمی کنند و کارشان مستعد خطاست و باید توسط دیگران بررسی شود. در مقابل، افرادی که این گونه نیستند و به خوبی کارشان را انجام می دهند همواره برجسته هستند. اگر از شما خواسته شد که یک گزارش، یک مقاله، یک مصاحبه یا یک تجزیه و تحلیل هزینه و فایده و مجموعه ای از اسلایدهای پاورپوینت یا هر چیز دیگری را تهیه کنید و گفته شد باید تا جمعه این کار را انجام دهید برای تحویل به موقع کار نهایت تلاش تان را انجام دهید تا به ضرب الاجل تعیین شده پایبند بمانید. در طول یک حرفه درها به روی افرادی باز می‌شوند که کار را به موقع حاضر می کنند و محصولی با کیفیت را کم و بیش طبق برنامه ارائه می‌دهند. اگر قابل اعتماد باشید مافوق تان به سراغ تان خواهد آمد. اگر این گونه نباشید به سراغ فرد دیگری خواهد رفت. همان طور که "شرلوک هلمز" گفته بود: "نبوغ ظرفیت بی نهایت برای تحمل درد است".
نتیجه ای برای این توصیه وجود دارد: یادگیری تعیین اولویت ها و مدیریت برنامه خود نیز یک مهارت ارزشمند است. یکی از دلایلی که افراد باهوش و سخت کوش به شلختگی و تاخیر در تحویل کار شهرت پیدا می کنند ناتوانی آنان در حفظ حجم کاری که انجام می دهند در محدوده ای معقول است. دستیابی به این هدف ممکن است سخت باشد با این وجود اگر بتوانید نه گفتن به رئیس تان در مورد برخی چیزها را بیاموزید می توانید کارهای باقی مانده را به خوبی انجام دهید.
توصیه دیگر آن که خودمحور نباشید. ممکن است فردی متکبر و بدرفتار باشد و علیرغم نقص های شخصیتی اش موفق شود. برای مثال، "ریچارد هالبروک" سیاستمداری فوق‌العاده با استعداد، آرمان گرا، جاه طلب و پرانرژی بود اما شخصیت تهاجمی اش احتمالا به اندازه فرصت هایی که برایش ایجاد شده بود به ضررش تمام شد. در مقابل، "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت ملی امریکا در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد و جورج بوش پدر و "ویلیام پری" سیاستمدار به اوج رسیدند و اکنون مورد احترام هستند زیرا هم رهبران موثر و هم انسان های شایسته ای بودند.
هم چنین، با همسالان خود به همان اندازه که با مافوق خود رفتار می کنید محترمانه رفتار نمایید. در ابتدای کار تمایلی طبیعی به نزدیک شدن به افراد بالارتبه و در نظر گرفتن وضعیت برای کنار گذاشتن رقبا وجود دارد. با این وجود، در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. افرادی که همزمان با شما شروع به کار می کنند تا زمانی که هر دوی شما در آن شغل باقی بمانید بخشی از دنیای شما خواهند بود. اگر به دنبال تحکیم موقعیت خود از طریق حذف دیگران باشید به عنوان فردی غیر قابل اعتماد شناخته خواهید شد و با گذشت زمان افراد دیگری به دنبال کسب فرصت برای ضربه زدن به شما خواهند بود.
در مقابل، شما قطعا می خواهید یکی از افرادی باشید که دیگران مشتاق همکاری با او هستند زیرا آنان می دانند که شما حقیقت را خواهید گفت، باعث می شوید تمام اعضای تیم بهتر کار کنند و فردی نیستید که بخواهد تمام اعتبار را به خود اختصاص دهد. این اصل بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید قویا از دیدگاه‌های خود دفاع کنید و با دیگران مخالف نباشید در واقع، اگر هرگز موضعی نگیرید که باعث عصبانیت کسی شود مشکلی وجود دارد اما بین یک اختلاف نظر محترمانه اما جدی در سیاستگذاری با مخالفتی غیر اخلاقی، غیر قانونی و تند تفاوت وجود دارد و دومی حرفه شما را از مسیر اصلی خارج می کند.
نکته دیگر آن که عضویت در یک شبکه حرفه ای یک سرمایه واقعی محسوب می شود و شما می توانید مجموعه ای از همکاران حرفه ای عمدتا همفکر خود را توسعه دهید. در حالت ایده‌آل شبکه تان شامل افرادی می‌شود که به شما می گویند چه زمانی اشتباه می‌کنید، چه زمانی کارتان در حال لغزش است چه زمانی در مسیر اشتباهی قرار دارید. البته شما لزوما مجبور نیستید از توصیه های آنان استفاده کنید اما گاهی اوقات بهترین کاری که یک دوست می تواند انجام دهد این است که به ما بگوید در لبه پرتگاه قدم بر می داریم. من شخصا از همکارانی که مرا وادار کردند تا درباره کاری که انجام می‌دهم تجدید نظر کنم و به من کمک کردند از یک گام اشتباه اجتناب کنم بسیار سود برده ام.
توصیه دیگر آن که زندگی شخصی خود را هوشمندانه مدیریت کنید. من نمی توانم به شما بگویم با چه فردی ازدواج کنید یا باید چگونه فرزندان تان را بزرگ کنید یا باید کجا زندگی کنید یا درباره همه موارد به ظاهر غیر مرتبط با شغل اما در واقع عمیقا تاثیرگذار توصیه ای داشته باشم. زندگی گاهی اوقات شگفتی های ناخوشایندی را برای ما به ارمغان می آورد: تصادفات، بیماری های جدی، یا تراژدی های شخصی از انواع مختلف.
تجربه و مشاهده به من آموخته است که آن چه بر زندگی شخصی ما می گذرد ناگزیر بر توانایی مان برای موفقیت حرفه ای نیز تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین، توصیه من این است که دست کم به اندازه تلاش و زمانی که برای شغل خود اختصاص می دهید به مدیریت زندگی شخصی تان نیز توجه نمایید. برای مثال، داشتن شریک و دوستانی که به کاری که انجام می‌دهید اعتقاد دارند و فکر می کنند کار شما مهم است سرمایه بزرگی است حتی اگر هم حرفه شما نباشند یا گاهی اوقات با دیدگاه های شما در برخی مسائل مرتبط با سیاستگذاری مخالفت کنند. ای کاش می توانستم یک فرمول ساده برای یک زندگی شخصی موفق ارائه دهم. بهترین کاری که می توانم انجام دهم این است که از شما بخواهم از آن غافل نشوید.
نکته مهم دیگر آن که بدانید از چه خطوطی عبور نخواهید کرد. عرصه سیاست خارجی شبکه ای سُست از افراد و سازمان ها با بسیاری از ارتباطات متداخل است. از آنجایی که موفقیت بستگی زیادی به این دارد که چه فردی را می شناسید و آنان در مورد شما چگونه فکر می کنند اگر تابوها را به چالش بکشید یا از خطوط مورد اجماع رایج خارج شوید فشار زیادی برای منطبق شدن با وضع موجود را احساس خواهید کرد و در معرض خطر قرار خواهید گرفت. خبر خوب است ان که برخی از جزم هایی که در دهه های اخیر سیاست خارجی ایالات متحده را فلج کرده بودند اکنون آشکار زیر سوال برده می شوند و امروز فرصت بیش تری برای زیر سوال بردن جزم های دیگر در این عرصه وجود دارد.
با این وجود، در نهایت در موقعیت هایی قرار می گیرید که از استدلال های ارائه شده، نتیجه‌گیری ها، سیاست‌های اتخاذ شده و نتایج به دست آمده ناراحت هستید اما فاقد قدرت یا اختیارات لازم برای تغییر دادن وضعیت خواهید بود در مواقعی که محبور می شوید سازش کنید یا حتی دندان قروچه کنید. واقعیت آن است که باید تصمیم بگیرید که چه کارهایی را انجام ندهید و از چه اقداماتی تحت هیچ شرایطی حمایت نکنید.
این توصیه ممکن است در عصری که اصول اخلاقی ضعیف شده و یکپارچگی سیاسی یک فضیلت کمیاب محسوب می شود و ریاکاری عریان به ارز اصلی در حیات سیاسی تبدیل شده عجیب به نظر برسد. با این وجود، هیچ چیز اجتناب ناپذیری در مورد این شرایط وجود ندارد و افرادی از شما که وارد نهادهای دولتی می شوید قدرت تغییر این هنجارها را در طول زمان خواهید داشت.
به یاد داشته باشید که استخدام در نهاد دولتی در نهایت برای افزودن عنوانی به رزومه شغلی تان نیست بلکه تلاشی برای تبدیل جهان به مکانی بهتر است. اگر زمانی احساس می کنید که کاری که انجام می دهید بخشی از مشکل است نه بخشی از راه حل وقت آن است که از حرفه تان کناره گیری کرده و شغلی متقاوت را انتخاب کنید و راهی دیگر را بپیمایید.
تبریک می گویم! کلاس سال 2023 شما با موفقیت های زیادی همراه بود اما چالش های واقعی پیش روی تان قرار دارند. خبر بد این است که نسل من مجموعه وسیعی از مشکلات را با تعداد اندکی راه حل واقعی و در برهه زمانی ای که اعتماد به نهادهای عمومی در پایین ترین حد قرار گرفته برای شما بر جا گذاشته است. خبر خوب آن است که با آغاز حرفه تان یکی از ماموریت های شما آن است که کار خود را آسان تر کنید. نسل من جای زیادی برای پیشرفت باقی گذاشته است. موفق باشید!
نخست یک هشدار می دهم. من هرگز از این فرصت برخوردار نبودم که در دولت ایالات متحده خدمت کنم و دهه هاست که به عنوان همکار در بنیاد کارنگی و اندیشکده بروکینگز وقت گذرانده ام.
در نتیجه شما مختار هستید که توصیه های من را نپذیرید و یا با خودی های دولتی با تجربه مشورت کنید. با این اوصاف من مدت زمان زیادی از عمرم را صرف تعامل با مقام های فعلی و سابق دولت ایالات متحده و همکاران ام در اندیشکده های مختلف کرده ام.
نخستین توصیه من به دانشجویان آن بود که یک حوزه تحصصی واقعی برای خود ایجاد کنید. دانشگاهیانی که مقطع دکتری شان را به پایان رسانده اند علاقه دارند در یک حوزه خاص تخصص داشته باشند. با این وجود، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و کارشناسی معمولا زمانی برای تسلط بر یک موضوع و اتحاذ خط مشی خاص نداشته اند. با این وجود، زمانی که آغاز به کار کردید باید تلاش کنید تا تخصصی عمیق در برخی از حوزه ها را به دست آورید. شما مجبور نیستید در آن زمینه به بالاترین رتبه جهانی دست یابید (اگرچه این امر بدیهی است که اگر بتوانید از پس آن بربیایید مطلوب است) اما قطعا می خواهید فردی باشید که نظراتش در برخی از مسائل مهم مورد توجه و اعتناست. این زمینه تخصصی می تواند یک موضوع گسترده (مانند تحریم های اقتصادی) یا یک موضوع محدودتر (مانند شرایط حقوق بشر در شاخ آفریقا یا پزشکی قانونی هسته ای) باشد.
با این وجود، در حالت ایده آل حوزه ای خواهد بود که افرادی هستند که به آن فکر می کنند و در آن حوزه شما تبدیل به فردی تاثیرگذار می شوید که به نظرات تان ارجاع داده خواهد شد.
کسب تخصص در یک زمینه به شما اعتماد به نفس بیش تری می دهد. بررسی نحوه رسیدگی به یک مشکل زمانی آسان تر است که دانش عمیقی از موضوع داشته باشید و آن را سطحی بررسی نکنید. نکته دیگر آن که شما را به عنوان یک متخصص جدی و قابل اعتنا در امر سیاستگذاری معرفی می کند و نه صرفا به عنوان فردی که موفق به اخذ مدرک شده است. مطمئنا شما نمی خواهید به عنوان یک یاوه گو شهرت پیدا کنید که واقعا نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. به تمام این دلایل برای تسلط بر دست کم یک حوزه مهم با شدت لازم تلاش کنید.
نکته دیگر آن که باید بفهمید که در حوزه تخصصی شما کدام نهادها تاثیرگذار هستند. آیا حوزه شما حوزه ای است که کنگره در آن دخیل است و یا می توان در وهله نخست از طریق قوه مجریه به آن پرداخت؟ آیا گروه های ذینفعی وجود دارند که حمایت آنان برای موفقیت بسیار مهم باشد؟ مخالفان احتمالی چه افراد و گروه هایی هستند و چگونه می توان نفوذ آنان را خنثی نمود؟ باید درک کنید که نهادهای دولتی واقعا چگونه کار می کنند. در آن صورت، ایده های خوب شما به اقدامات عینی تبدیل می شوند.
نکته دیگر آن که قابل اعتماد باشید. استعداد خام ارزشمند است اما این ارزشمندتر است که به خاطر انجام کارها به طور منظم و به موقع انجام دادن کارها شهرت داشته باشید. جهان مملو از افرادی است که به نظر می رسد ضرب الاجل ها را رعایت نمی کنند و کارشان مستعد خطاست و باید توسط دیگران بررسی شود. در مقابل، افرادی که این گونه نیستند و به خوبی کارشان را انجام می دهند همواره برجسته هستند. اگر از شما خواسته شد که یک گزارش، یک مقاله، یک مصاحبه یا یک تجزیه و تحلیل هزینه و فایده و مجموعه ای از اسلایدهای پاورپوینت یا هر چیز دیگری را تهیه کنید و گفته شد باید تا جمعه این کار را انجام دهید برای تحویل به موقع کار نهایت تلاش تان را انجام دهید تا به ضرب الاجل تعیین شده پایبند بمانید. در طول یک حرفه درها به روی افرادی باز می‌شوند که کار را به موقع حاضر می کنند و محصولی با کیفیت را کم و بیش طبق برنامه ارائه می‌دهند. اگر قابل اعتماد باشید مافوق تان به سراغ تان خواهد آمد. اگر این گونه نباشید به سراغ فرد دیگری خواهد رفت. همان طور که "شرلوک هلمز" گفته بود: "نبوغ ظرفیت بی نهایت برای تحمل درد است".
نتیجه ای برای این توصیه وجود دارد: یادگیری تعیین اولویت ها و مدیریت برنامه خود نیز یک مهارت ارزشمند است. یکی از دلایلی که افراد باهوش و سخت کوش به شلختگی و تاخیر در تحویل کار شهرت پیدا می کنند ناتوانی آنان در حفظ حجم کاری که انجام می دهند در محدوده ای معقول است. دستیابی به این هدف ممکن است سخت باشد با این وجود اگر بتوانید نه گفتن به رئیس تان در مورد برخی چیزها را بیاموزید می توانید کارهای باقی مانده را به خوبی انجام دهید.
توصیه دیگر آن که خودمحور نباشید. ممکن است فردی متکبر و بدرفتار باشد و علیرغم نقص های شخصیتی اش موفق شود. برای مثال، "ریچارد هالبروک" سیاستمداری فوق‌العاده با استعداد، آرمان گرا، جاه طلب و پرانرژی بود اما شخصیت تهاجمی اش احتمالا به اندازه فرصت هایی که برایش ایجاد شده بود به ضررش تمام شد. در مقابل، "برنت اسکوکرافت" مشاور امنیت ملی امریکا در دوران ریاست جمهوری جرالد فورد و جورج بوش پدر و "ویلیام پری" سیاستمدار به اوج رسیدند و اکنون مورد احترام هستند زیرا هم رهبران موثر و هم انسان های شایسته ای بودند.
هم چنین، با همسالان خود به همان اندازه که با مافوق خود رفتار می کنید محترمانه رفتار نمایید. در ابتدای کار تمایلی طبیعی به نزدیک شدن به افراد بالارتبه و در نظر گرفتن وضعیت برای کنار گذاشتن رقبا وجود دارد. با این وجود، در مقابل این وسوسه مقاومت کنید. افرادی که همزمان با شما شروع به کار می کنند تا زمانی که هر دوی شما در آن شغل باقی بمانید بخشی از دنیای شما خواهند بود. اگر به دنبال تحکیم موقعیت خود از طریق حذف دیگران باشید به عنوان فردی غیر قابل اعتماد شناخته خواهید شد و با گذشت زمان افراد دیگری به دنبال کسب فرصت برای ضربه زدن به شما خواهند بود.
در مقابل، شما قطعا می خواهید یکی از افرادی باشید که دیگران مشتاق همکاری با او هستند زیرا آنان می دانند که شما حقیقت را خواهید گفت، باعث می شوید تمام اعضای تیم بهتر کار کنند و فردی نیستید که بخواهد تمام اعتبار را به خود اختصاص دهد. این اصل بدان معنا نیست که شما نمی‌توانید قویا از دیدگاه‌های خود دفاع کنید و با دیگران مخالف نباشید در واقع، اگر هرگز موضعی نگیرید که باعث عصبانیت کسی شود مشکلی وجود دارد اما بین یک اختلاف نظر محترمانه اما جدی در سیاستگذاری با مخالفتی غیر اخلاقی، غیر قانونی و تند تفاوت وجود دارد و دومی حرفه شما را از مسیر اصلی خارج می کند.
نکته دیگر آن که عضویت در یک شبکه حرفه ای یک سرمایه واقعی محسوب می شود و شما می توانید مجموعه ای از همکاران حرفه ای عمدتا همفکر خود را توسعه دهید. در حالت ایده‌آل شبکه تان شامل افرادی می‌شود که به شما می گویند چه زمانی اشتباه می‌کنید، چه زمانی کارتان در حال لغزش است چه زمانی در مسیر اشتباهی قرار دارید. البته شما لزوما مجبور نیستید از توصیه های آنان استفاده کنید اما گاهی اوقات بهترین کاری که یک دوست می تواند انجام دهد این است که به ما بگوید در لبه پرتگاه قدم بر می داریم. من شخصا از همکارانی که مرا وادار کردند تا درباره کاری که انجام می‌دهم تجدید نظر کنم و به من کمک کردند از یک گام اشتباه اجتناب کنم بسیار سود برده ام.
توصیه دیگر آن که زندگی شخصی خود را هوشمندانه مدیریت کنید. من نمی توانم به شما بگویم با چه فردی ازدواج کنید یا باید چگونه فرزندان تان را بزرگ کنید یا باید کجا زندگی کنید یا درباره همه موارد به ظاهر غیر مرتبط با شغل اما در واقع عمیقا تاثیرگذار توصیه ای داشته باشم. زندگی گاهی اوقات شگفتی های ناخوشایندی را برای ما به ارمغان می آورد: تصادفات، بیماری های جدی، یا تراژدی های شخصی از انواع مختلف.
تجربه و مشاهده به من آموخته است که آن چه بر زندگی شخصی ما می گذرد ناگزیر بر توانایی مان برای موفقیت حرفه ای نیز تاثیرگذار خواهد بود. بنابراین، توصیه من این است که دست کم به اندازه تلاش و زمانی که برای شغل خود اختصاص می دهید به مدیریت زندگی شخصی تان نیز توجه نمایید. برای مثال، داشتن شریک و دوستانی که به کاری که انجام می‌دهید اعتقاد دارند و فکر می کنند کار شما مهم است سرمایه بزرگی است حتی اگر هم حرفه شما نباشند یا گاهی اوقات با دیدگاه های شما در برخی مسائل مرتبط با سیاستگذاری مخالفت کنند. ای کاش می توانستم یک فرمول ساده برای یک زندگی شخصی موفق ارائه دهم. بهترین کاری که می توانم انجام دهم این است که از شما بخواهم از آن غافل نشوید.
نکته مهم دیگر آن که بدانید از چه خطوطی عبور نخواهید کرد. عرصه سیاست خارجی شبکه ای سُست از افراد و سازمان ها با بسیاری از ارتباطات متداخل است. از آنجایی که موفقیت بستگی زیادی به این دارد که چه فردی را می شناسید و آنان در مورد شما چگونه فکر می کنند اگر تابوها را به چالش بکشید یا از خطوط مورد اجماع رایج خارج شوید فشار زیادی برای منطبق شدن با وضع موجود را احساس خواهید کرد و در معرض خطر قرار خواهید گرفت. خبر خوب است ان که برخی از جزم هایی که در دهه های اخیر سیاست خارجی ایالات متحده را فلج کرده بودند اکنون آشکار زیر سوال برده می شوند و امروز فرصت بیش تری برای زیر سوال بردن جزم های دیگر در این عرصه وجود دارد.
با این وجود، در نهایت در موقعیت هایی قرار می گیرید که از استدلال های ارائه شده، نتیجه‌گیری ها، سیاست‌های اتخاذ شده و نتایج به دست آمده ناراحت هستید اما فاقد قدرت یا اختیارات لازم برای تغییر دادن وضعیت خواهید بود در مواقعی که محبور می شوید سازش کنید یا حتی دندان قروچه کنید. واقعیت آن است که باید تصمیم بگیرید که چه کارهایی را انجام ندهید و از چه اقداماتی تحت هیچ شرایطی حمایت نکنید.
این توصیه ممکن است در عصری که اصول اخلاقی ضعیف شده و یکپارچگی سیاسی یک فضیلت کمیاب محسوب می شود و ریاکاری عریان به ارز اصلی در حیات سیاسی تبدیل شده عجیب به نظر برسد. با این وجود، هیچ چیز اجتناب ناپذیری در مورد این شرایط وجود ندارد و افرادی از شما که وارد نهادهای دولتی می شوید قدرت تغییر این هنجارها را در طول زمان خواهید داشت.
به یاد داشته باشید که استخدام در نهاد دولتی در نهایت برای افزودن عنوانی به رزومه شغلی تان نیست بلکه تلاشی برای تبدیل جهان به مکانی بهتر است. اگر زمانی احساس می کنید که کاری که انجام می دهید بخشی از مشکل است نه بخشی از راه حل وقت آن است که از حرفه تان کناره گیری کرده و شغلی متقاوت را انتخاب کنید و راهی دیگر را بپیمایید.
تبریک می گویم! کلاس سال 2023 شما با موفقیت های زیادی همراه بود اما چالش های واقعی پیش روی تان قرار دارند. خبر بد این است که نسل من مجموعه وسیعی از مشکلات را با تعداد اندکی راه حل واقعی و در برهه زمانی ای که اعتماد به نهادهای عمومی در پایین ترین حد قرار گرفته برای شما بر جا گذاشته است. خبر خوب آن است که با آغاز حرفه تان یکی از ماموریت های شما آن است که کار خود را آسان تر کنید. نسل من جای زیادی برای پیشرفت باقی گذاشته است. موفق باشید!
پربينندهترين مطالب و خبرها
