به روز شده در ۱۴۰۳/۰۲/۰۸ - ۲۳:۵۷
 
۸
تاریخ انتشار : ۱۳۹۳/۰۶/۱۹ ساعت ۱۲:۳۹
کد مطلب : ۵۴۲۲۱

تبریزی: تا ضرغامی هست برنمی‌گردم

گروه فرهنگ و هنر: كمال تبريزي از آن دسته كارگردانان صريح و بي‌پرده است، چه در ساخت فيلم و سريال، چه در موضع‌گيري‌هاي سياسي و كاري‌اش. در سال‌هاي اخير جز يكي، دو مورد محدود تبريزي هر آنچه ساخته همراه با حاشيه بوده است. حاشيه‌هايي كه گاه به سود او و اثر توليد شده‌اش بوده و گاه به ضرر كارنامه كاري‌اش.
تبریزی: تا ضرغامی هست برنمی‌گردم
اكران نشدن فيلم‌هايي چون «پاداش» و «خيابان‌هاي آرام» در سينما و حاشيه‌هاي بي‌سابقه و عجيب سريال «سرزمين كهن» كه منجر به توقف پخش اين سريال و حتي توقف ساخت فاز سوم آن شد از آخرين اتفاقاتي است كه براي توليدات اين كارگردان پيش آمده است ولي اگر در سينما تبريزي كارهايي هم ساخته كه بي‌حاشيه بوده‌اند اما در تلويزيون هر آنچه ساخته با كلي دردسر همراه بوده؛ از «دوران سركشي» و «شهريار» تا همين «سرزمين كهن». سريال‌هايي كه اتفاقا در زمان پخش جزو پرمخاطب‌ترين سريال‌هاي تلويزيون بودند. البته شايد همين حاشيه‌ها باعث شده تبريزي هم مثل ديگر كارگردانان سرشناس اين سال‌هاي تلويزيون از جمله داوود ميرباقري، محمد حسين لطيفي و مهران مديري عطاي كار ساختن در تلويزيون را به لقايش ببخشد و وارد شبكه نمايش خانگي شود.

مجموعه «ابله» نخستين تجربه تبريزي در شبكه نمايش خانگي خواهد بود. اين بهانه خوبي بود تا به سراغ اين كارگردان برويم و از جزييات سريال جديدش باخبر شويم اما تبريزي در ابتداي مصاحبه صحبت‌هاي جالبي هم در خصوص سرنوشت سريال «سرزمين كهن» به «اعتماد» مي‌گويد. صحبت‌هايي كه نشان مي‌دهد تا حضور رييس فعلي سازمان صدا و سيما نه او و نه سريال نيمه كاره‌اش در تلويزيون ديده نخواهد شد. اين نخستين باري است كه كمال تبريزي صراحتا اعلام مي‌كند تا زمان حضور عزت‌الله ضرغامي سريال «سرزمين كهن» رنگ آنتن تلويزيون به خود نخواهد ديد.

از «سرزمين كهن» شروع كنيم. آيا باتوجه به اتفاقاتي كه در مورد اين سريال پيش آمد همكاري با تلويزيون را براي ساخت وتوليد سريال متوقف كرديد؟
نه اين طور نيست، اگر آقاي ضرغامي برود براي تلويزيون هم دوباره سريال مي‌سازم. متاسفانه در حال حاضر شرايط به گونه‌يي شده كه خيلي از كارگردان‌ها هم حاضر نيستند در اين رسانه كاري را بسازند و اين فقط مختص من نيست. در دوران مديريت جديد دوباره فعاليت را در حوزه تلويزيون آغاز مي‌كنم.

به خاطر حساسيت‌هاي موجود بر سر پخش «سرزمين كهن» به شبكه نمايش خانگي رفته‌ايد؟
نه، رسانه با وجود آقاي ضرغامي عاقبت به خير نشد. برخورد ايشان در مواجهه با مسائلي كه براي سرزمين كهن به وجود آمد اصلا مناسب نبود. در حال حاضر و بعد از آن اتفاق‌ها بارها شده كه از تلويزيون تماس گرفته‌اند تا در برنامه‌ها شركت كنم، اما بارها گفته‌ام تا آقاي ضرغامي هست نمي‌آيم. هرچند هيچ‌وقت اين را هم از ياد نمي‌برم كه نمي‌شود مخاطب تلويزيوني را با مخاطبي كه در شبكه نمايش خانگي براي ديدن هر قسمت از سريال هزينه مي‌كند، قياس كرد.

پس با اين حساب در دوره مديريت فعلي تلويزيون «سرزمين كهن» روي آنتن نخواهد رفت؟
آن طور كه آخرين بار شنيدم قرار است بعد از شروع دوره مديريت جديد سازمان صدا و سيما، دوباره اين سريال پخش شود و حتي چهار قسمت ابتدايي آن هم به طور كامل و بدون حذف پخش شود.

به نظرتان در سال‌هاي اخير چه دلايلي باعث شده كه مردم خيلي كمتر از گذشته به تماشاي تلويزيون بنشينند؟
شايد همين عدم اعتماد مسوولان به سازندگان يكي از اين دلايل باشد و شايد هم... ! متاسفانه در حال حاضر تعداد زيادي از هنرمندان و حتي خود من هم ديگر تلويزيون تماشا نمي‌كنيم و همه ما منتظر تغييراتي هستيم تا دوباره به اين رسانه برگرديم. سريال‌هايي كه از تلويزيون پخش مي‌شوند متاسفانه كيفيت قابل قبولي ندارند درست برعكس سال‌هاي نه‌چندان دور كه وقتي سريالي از اين رسانه پخش مي‌شد همه اعضاي خانواده پاي تلويزيون مي‌نشستند و حتي آنقدر سريال‌ها براي مخاطب‌ها جذابيت داشت كه سطح شهر هم خلوت مي‌شد.

آيا با رفتن افرادي مثل شما، حسن فتحي و داوود ميرباقري به شبكه نمايش خانگي مشكلات حوزه تلويزيون مرتفع مي‌شود؟

در كل كه اميدوارم در دوره مديريت جديد اتفاقات بهتري براي اين رسانه بيفتد، اما عدم حضور ما در تلويزيون و رفتن‌مان به شبكه نمايش خانگي شايد نكات مثبتي را هم در بر داشته باشد. يكي از آنها جلب‌توجه ديگر كارگردان‌ها به ساخت اثر در شبكه نمايش خانگي است و ديگري اينكه رقابتي سالم را بين دو رسانه نمايش خانگي و تلويزيون ايجاد مي‌كند تا در برخي شرايط مديران ما متوجه اصول جذب مخاطب شوند.

به زودي سريال «ابله» را كليد مي‌زنيد؟

بله قرار است اين كار از دهم شهريور كليد بخورد و از بيستم مهرماه هم در شبكه نمايش خانگي توزيع شود.

گويا قصه داستان را قرار است علي طالب‌زاده كه نويسنده سرزمين كهن بود به عهده داشته باشد؟

بله نگارش متن به عهده طالب‌زاده است. داستان اين اثر درباره نويسنده‌يي است كه فيلمنامه‌هاي پليسي و جنايي مي‌نويسد و به خاطر تخيل قوي‌اي كه دارد وارد ماجراهايي مي‌شود و همين تخيل قوي به نوعي وارد زندگي‌اش شده و با موقعيت‌هايي برخورد مي‌كند كه نمي‌داند اينها جزو تخيلاتش است يا واقعيتي است كه با آن زندگي مي‌كند. در ادامه در داستان اين سريال تركيبي از خيال با واقعيت را خواهيم ديد كه مخاطب مي‌ماند كه كدام خيال است و كدام واقعيت كه اين به نوبه خود فضايي كميك را در خلال قصه ايجاد مي‌كند.

نام «ابله» در ابتدا يك ناسزاي مرسوم را تداعي مي‌كند. براي انتخاب نام با محدوديت مواجه نبوديد؟

نامي كه انتخاب شده كاملا با قصه اثر همخواني دارد و اتفاقاتي كه براي شخصيت اصلي داستان ما مي‌افتد اين نام را براي مخاطب تداعي مي‌كند. ابله مي‌تواند معناي منفي و مثبت داشته باشد و ما در اينجا معني مثبت اين كلمه را مدنظر داريم نه معني منفي آن را و شايد بعد از ديدن اين مجموعه معني جديدي هم از اين كلمه برداشت كنيد.

توجه به اينكه سريال ابله نخستين سريال شما در شبكه نمايش خانگي است و با قواعد و اصول اين شبكه از نزديك آشنا نبوديد، از اين بابت نگران نيستيد؟
درست است و به همين خاطر بايد از دوستاني كه در اين حوزه فعال بودند كمك بگيرم تا اثر قابل قبولي را به مردم ارايه دهم چراكه در هر حوزه‌يي يكسري قواعد و قوانيني را بايد براي توليد خوب و با كيفيت رعايت كرد تا به نتيجه مطلوب رسيد.

اما براي كارگردان با سابقه‌يي مثل شما قطعا برخي فاكتورها از جمله قصه خوب بايد خيلي مهم باشد؟
به عقيده من قصه و داستان اثر بيش از هر چيز ديگري مخاطب را جذب مي‌كند تا براي خريد اين دست سريال‌ها هزينه كنند و اين موضوع برخلاف عقيده بسياري است كه مي‌گويند مردم بايد ويترين كار كه همان بازيگران اصلي هستند، برايشان جذابيت داشته باشد. فيلمنامه يكي از عناصر اصلي است كه مخاطب مي‌تواند در وهله اول با آن ارتباط خوبي برقرار كند و تا قصه خوبي نداشته باشيم در حقيقت چيزي براي جذب مخاطب نداريم.

اما خيلي از مخاطبان ما براي اينكه بخواهند سريالي را خريداري كنند در وهله اول به بازيگران آن نگاه مي‌كنند.
من طرفدار اين تئوري نيستم كه بازيگر تضميني براي فروش يك اثر خواهد بود. حتي اگر پرفروش‌ترين بازيگر را در يك اثري با فيلمنامه بد داشته باشيد، هيچ اتفاقي نخواهد افتاد كه مانند اين موضوع را بارها ديده‌ايم. بازيگر بايد توانايي خودش را در اجراي نقشي كه به او محول شده نشان دهد. اينكه براي فروش بيشتر كارها به سمت بازيگرهاي چهره برويم را قبول ندارم و فكر مي‌كنم اگر ما قصه جذابي داشته باشيم و آن را با حضور بازيگران آماتور هم جلوي دوربين ببريم باز هم استقبال خوبي از آن خواهد شد.

يعني بيشتر دوست داريد از افرادي كه چهره نيستند در كارهايتان استفاده كنيد؟
اگر همه‌چيز براي انتخاب گروه توليد را در اختيار من بگذارند دوست دارم تا از افراد چهره در كارهايم استفاده نكنم و به سمت تازه كارها و جوان‌ترها بروم و آنها را در كارهايم معرفي كنم. فكر هم مي‌كنم كه اين موضوع تاثير خوبي هم داشته باشد. يكسري از فيلمنامه‌ها هم هستند كه چنين جنسي را در انتخاب بازيگر مي‌طلبند، اما من مي‌گويم همه اين افرادي كه الان چهره شدند و مردم آنها را دوست دارند روزي آماتور بودند و كارهاي اول و دوم‌شان را انجام دادند. ما هم بايد به اين افراد فرصت دهيم تا بيايند و كار كنند تا ديده شوند. بنابراين به خاطر محدوديت بيش از حدي كه ما در عرصه بازيگري داريم، خودم به شخصه تا جايي كه تهيه‌كننده اين اختيار را به من دهد، چه در تلويزيون، چه در سينما و چه در شبكه نمايش خانگي ترجيح مي‌دهم از چهره‌هاي جديد استفاده كنم.

در هر صورت شبكه نمايش خانگي با تلويزيون در رقابت است و تلويزيون بايد راهكاري را در اين باره در نظر بگيرد.

بله، چه بخواهيم و چه نخواهيم شبكه نمايش خانگي با تلويزيون در رقابت است و يكي از راه‌هايي كه تلويزيون مي‌تواند اين رقابت را بشكند اين است كه از سينماي خانگي كپي كند نه اينكه آن را عينا در رسانه خود بازپخش كند. اتفاقي كه با عملي شدن اين موضوع مي‌افتد اين است كه مردم فكر مي‌كنند اگر سريالي در شبكه نمايش خانگي پخش شد مي‌توانند با اندكي صبر، آن را از تلويزيون ببينند و اين ذهنيت را در آنها به وجود مي‌آورد تا اين دست سريال‌ها را خريداري نكنند. مردم بايد از اين موضوع اطمينان داشته باشند سريال‌هايي كه در شبكه نمايش خانگي توليد مي‌شوند ديگر در هيچ جاي ديگر بازپخش نمي‌شود تا با خيال راحت آن را خريداري كنند و مطمئن باشند كه ضرر نخواهند كرد
مرجع : روزنامه اعتماد