گروه سياسي بهارنيوز: یکی از اصول مورد تاکید جناح اصولگرا آن است که نمیباید با دولتهایی که ذیل تعریف «دشمن» قرار میگیرند همصدایی داشت. فارغ از آنکه تا چه حد چنین دیدگاهی قابل قبول است و یا اینکه مصادیقی که این جریان سیاسی برای این دیدگاه خود برمیشمارد منطبق بر واقع باشد پرسش اساسی آن است که آیا خودِ این جریان به آنچه تبلیغ و ترویج میکند و به بهانه آن کسر قبال توجهی از نیروهای سیاسی دلسوز ایران را حذف و طرد کرده ست اعتقادی دارد؟
آیا در کارنامه و عملکرد اصولگرایان میتوان پایبندی به این اصل ظاهرا مهم برای آنان را یافت؟ با نگاهی به عملکرد همین پنج سال اخیر این جریان سیاسی به این نتیجه میرسیم که آنچه در این حوزه بر آن تاکید میشود بیشتر از آنکه مبتنی بر باور قلبی باشد نوعی بهانهجویی سیاسی برای حذف رقبا است. به عنوان مثال در موضوع مذاکرات هستهای شاهد آن بودیم که جناح تندرو همصدا با رژیم اسرائیل نسبت به موفقیتآمیز بودن این مذاکرات ابراز دلواپسی میکرد.
و یا هنگام خروج دولت دونالد ترامپ از توافق هستهای مشاهده میشد که این جریان سیاسی در محافل غیرعمومی نسبت به اینکه چنین اتفاقی برای برجام رخ داده است و از نگاه آنان به روزهای پایانی توافق هستهای رسیدهایم ابراز خرسندی میکردند و حتی گهگاه این ابراز رضایت را در رسانههای خود نیز بازتاب میدادند. در مرحله بعد و هنگامی که مذاکرات میان ایران و اروپا برای حفظ برجام هم آغاز شد تندروها همصدا با ترامپ، نتانیاهو و برخی کشورهای منطقه مخالفت خود را با مذاکرات برای حفظ توافق به صراحت اعلام کردند.
یا در مثالی دیگر میتوان از حوزه اقتصاد سخن به میان آورد، آن هنگام که پس از رفع تحریمها در زمستان۹۴ و همزمان با اجرایی شدن برجام شاهد انواع و اقسام سنگاندازیها برای جلوگیری از سرمایهگذاریهای خارجی در ایران بودیم؛ موضوعی که مخالفان خارجی برجام نیز دقیقا به دنبال آن بودند. این حجم بی سابقه از همصدایی در روزهای اخیر نیز به شکل دیگری خود را نشان داد؛ آن هنگام که گروه ویژه اقدام مالی FATF به بررسی پرونده ایران مشغول بود.
در این جلسه که در پاریس برگزار شد شاهد آن بودیم که آمریکا تمام تلاش خود را به کار بست تا ایران بار دیگر به لیست سیاه بازگردد و این دقیقا همان اقدامی بود که جناح تندرو در ایران با سنگاندازی در فرآیند تصمیمگیری در خصوص تصویب لوایح مرتبط با این موضوع در حال انجام آن است.برای تعریف این تفاوت آشکار میان رفتار و گفتار جناح تندرو واژهای جز «تزویر سیاسی» را نمیتوان یافت.
اگر این بخش از جریان اصولگرا در رقابتی عادلانه حضور داشتند میشد این گونه اقدامات آنان را تحمل کرد و پذیرفت که این گروه نیز چنین مسلکی را برای خود برگزیده است اما مشکل بزرگ آن جاست که تزویرگران تبدیل به تاثیرگذارترین گروهها در اتخاذ برخی از مهمترین تصمیمات کشور شدهاند و این جا همان نقطهای است که فراتر از رقابت سیاسی و جناحی تعریف میشود و ضرورت دارد همه آنان که «ایران» برایشان دارای اهمیت است در برابر این همصدایی با اغیار معترض باشند.