امام خمینی (ره) نه تنها به عنوان بزرگترین رهبر مذهبی و سیاستمدار قرن بیستم توجه تمام جهانیان را به خود جلب كرد بلكه در زمینه مسائل عرفانی و اخلاقی نیز استاد و سرمشق بسیاری از مسلمانان قرار گرفت كه گوشه ای از این مسائل عرفانی در نامه امام به سید احمد مشهود است.
هر چند درك و هضم سخنان عارفان برای همه امكانپذیر نیست ولی نصیحت ها و پندهای بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در عمق جان مردم ایران نفوذ می كرد، چرا كه ایشان ناب ترین نكات اخلاقی و عرفانی را با ساده ترین مفاهیم بیان می كردند و هر شخصی با توجه به درك و معرفت خود از آن بهره ها می برد.
كتاب های اخلاقی امام خمینی (ره) برای بسیاری از اهل سلوك و طریق الهی آشناست، كتاب هایی كه امام در سنین جوانی نگارش می كرد و مفاهیم بلند اخلاقی را بیان می كرد.
حضرت امام (ره) پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در كوران حوادث و توطئه های دشمن، به مسائل اخلاقی و عرفانی توجه می كرد و حتی در سن ۸۴ سالگی طی یك نامه اخلاقي و عرفاني پندها و نصیحت هایی را به فرزند خود، سید احمد یادآور شد و به همه انسان ها اینگونه درس داد كه شغل و سن و گرفتاری های انسان نباید عامل بازدارنده تربیت فرزندان شود.
امام در این نامه كه در هشتم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ برای سید احمد نوشت، نكات و مسائل مهم اخلاقی را با بیانی ساده و جذاب بیان كرد و فصلی جدید برای همه تشنگان معارف الهی ایجاد كرد و در سالگرد عروج این عارف وارسته و مجاهد فی سبیل الله فرازهایی از این نامه را مرور می كنیم.
امام كه خود مفسر قرآن بود اینگونه فرزند خود را درباره قرآن سفارش كرد: فرزندم! با قرآن این بزرگ كتاب معرفت آشنا شو اگر چه با قرائت آن، و راهي از آن به سوي محبوب باز كن و تصور نكن كه قرائت بدون معرفت اثري ندارد كه این وسوسه شیطان است.
حضرت امام از قرآن به عنوان نامه محبوب یاد كرد و نوشت: این كتاب از طرف محبوب است براي تو و براي همه كس، و نامه محبوب، محبوب است اگر چه عاشق و محب مفاد آن را نداند و با این انگیزه حب محبوب كه كمال مطلوب است به سراغت آید و شاید دستت گیرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شكرانه این كه قرآن كتاب ما است به سجده رویم از عهده برنیامدهایم.
آنگاه امام (ره) دعاها و مناجات ائمه (ع) را رابطه بین حق و خلق دانسته و فرمود: پسرم! دعاها و مناجات هایي كه از ائمه معصومین-علیهم السلام- به ما رسیده است، بزرگ ترین راهنماهاي آشنایي با او- جل وعلا- است و والاترین راهگشاي عبودیّت و رابطه بین حق و خلق است و مشتمل بر معارف الهي و وسیله انس با او است و ره آورد خاندان وحي است و نمونه اي از حال اصحاب قلوب و ارباب سلوك است.
وسوسه هاي بيخبران تو را از تمسك به آنها، و اگر تواني از انس با آنها، غافل نكند. ما اگر تمام عمر به شكرانه آنكه این وارستگان و واصلان به حق، ائمه ما و راه نمایان تمایند به نیایش برخیزیم از عهده برنخواهیم آمد.
سپس امام خمینی (ره) اینگونه فرزند خود را نصیحت كردند: از وصیتها (ي) من كه در آستان مرگ، و نفسهاي آخر را ميكشم به تو كه از نعمت جواني برخورداري، آن است كه معاشران خود و دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و آنان كه به حب دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال به اندازه كفایت و حد متعارف پا بیرون نمي گذارند و مجالس و محافلشان آلوده به گناه نیست و از اخلاق كریمه برخوردارند، انتخاب كن كه تاثیر معاشرت در دو طرف صلاح و فساد اجتناب ناپذیر است، و سعي كن از مجالسي كه انسان را از یاد خدا غافل ميكند، پرهیز نمایي كه با خو گرفتن به این مجالس ممكن است از انسان سلب توفیق شود، كه خود مصیبتي است جبران ناپذیر.
همچنین امام خمینی (ره) با یادآوری مطالبی درباره حب به كمال مطلق و حب وصول به این كمال برای فرزند خود نوشت: اي فرزند عزیزم! كه خداوند تو را با ذكر خود مطمئنّ القلب فرماید، نصیحت و وصیّت پدر سرگشته و حیرت زدهات را بشنو و به این در و آن در براي رسیدن به مقام و شهرت و آنچه مورد شهوات نفسانیه است مزن، كه به هر چه برسي از نرسیدن به ما فوق او متاثر ميشوي و حسرت بالاتر را مي بري و ناراحتي هاي روحیت افزون ميشود. اگر گویي تو خود چرا به خود این نصیحت را نكني گویم 'انظر الی ما قال لا الی من قال' (به گفته بنگر نه به گوینده) این حرف صحیح است، اگر چه از مجنوني یا مفتوني صادر شود.
آنگاه امام (ره) یادآور شدند: پسرم! آنچه مورد نكوهش و سرمایه و اساس شقاوتها و بدبختيها و هلاكت ها و راس تمام خطاها و خطیئه ها است حب دنیا است كه از حب نفس نشات ميگیرد. عالم ملك مورد نكوهش نیست بلكه مظهر حق و مقام ربوبیّت او است و مهبط ملائكة الله و مسجد و تربیت گاه انبیا و اولیا- علیهم سلام الله- است و عبادتگاه صُلحا و محلّ جلوه حق بر قلوب شیفتگان محبوب حقیقي، و حب به آن اگر ناشي از حب به خدا باشد و به عنوان جلوه او- جل و علا- باشد، مطلوب و موجب كمال است و اگر ناشي از حب به نفس باشد رأس همه خطیئه ها است، پس دنیاي مذموم در خود تو است، علاقه ها و دلبستگي ها به غیر صاحب دل موجب سقوط است.
سپس امام (ره) فرمودند: همه مخالفتها با خدا و ابتلا به معصیتها و جنایتها و خیانتها از حبّ خود است، كه حبّ دنیا و زخارف آن و حبّ مقام و جاه و مال و منال از آن نشات ميگیرد در عین حال كه هیچ دلي به غیر صاحب دل به حسب فطرت بستگي نتواند داشت لكن این حجابهاي ظلماني و نوراني كه ما را و همه را از صاحب دل غافل دارد و به گمان و اشتباه خود، غیر صاحب دل را دلدار ميداند، ظلمات فوق ظلمات است.
حضرت امام (ره) در جایی دیگر از نامه عرفانی خود به لحظه جدایی انسان از دنیا پرداخته و فرمودند:
و هان! آن خطر كه در لحظات آخر جدایي از این عالم و كوچ به سوي جایگاه ابدي است، آن است كه آن كس كه مبتلا به حبّ نفس است و دنبال آن حبّ دنیا- با ابعاد مختلف آن- است كه در حال احتضار و كوچ بعض امور بر انسان ممكن است كشف شود و دریابد كه مأمور خداوند او را از محبوب و معشوق او جدا ميكند، با دشمني خدا و غضب و نفرت از او- جلّ و علا- كوچ كند و این عاقبت و پیآمد حبّ نفس و دنیا است و در روایات اشارت به آن شده است.
سپس امام فرمودند: شخصي متعبد و مورد وثوق نقل ميكرد كه 'بر بالین محتضري رفتم و او گفت ظلمي را كه خدا بر من ميكند هیچ كس نكرده، او مرا از این بچیم كه با خون دل پرورش دادم ميخواهد جدا كند و من برخاستم و رفتم و او جان داد' شاید بعض عبارات كه نقل كردم اختلاف مختصري با آنچه آن عالم متعبّد گفتند داشته باشد، در هر صورت آنچه گفتم اگر احتمال صحت هم داشته باشد، به قدري مهم است كه انسان باید براي چاره آن فكري بكند.
حضرت امام در ادامه فرمودند: ما اگر ساعتي تفكر كنیم در موجودات عالم، كه خود نیز از آنهاییم و بیابیم كه هیچ موجودي از خود چیزي ندارد و آنچه به او و همه رسیده، الطافي است الهي و موهبتهایي است عاریت، و الطافي كه خداوند منّان به ما فرموده چه قبل از آمدن ما به دنیا و چه در حال زیستن از طفولیت تا آخر عمر و چه پس از مرگ به واسطه هدایت كنندگاني كه مأمور هدایت ما بودهاند، شاید بارقهاي از حبّ او- جلّ و علا- كه محجوب از آن هستیم در ما پیدا شود و پوچي و بيمحتوایي خود را دریابیم و راهي به سوي او- جلّ و علا- براي ما باز شود یا لا اقل از كفر جحودي نجات یابیم و انكار معارف الهي و جلوههاي رحماني را براي خود مقامي محسوب نكنیم و به آن افتخار نكنیم كه تا ابد محبوس در چاه ویل خود خواهي و خودبیني شویم.
همچنین حضرت امام (ره) در قسمتی دیگر از نامه خود به سید احمد نوشت: و تو اي فرزندم، از جواني خود استفاده كن و با یاد او- جلّ و علا- و محبّت به او و رجوع به فطرت اللَّه بزیست و عمر را بگذران و این یاد محبوب هیچ منافات با فعالیت هاي سیاسي و اجتماعي در خدمت به دین او و بندگان او ندارد بلكه تو را در راه او اعانت ميكند، ولي بدان كه خدعه هاي نفس امّاره و شیطان داخلي و خارجي زیاد است و چه بسا انسان را با اسم خدا و اسم خدمت به خلق خدا از خدا بازميدارد و به سوي خود و آمال خود سوق ميدهد.
آنگاه امام با بیان این كه مراقبت و محاسبه نفس در تشخیص راه خودخواهي و خداخواهي از جمله منازل سالكان است، فرمودند: خداوند ما و شما را در آن توفیق دهد و چه بسا شیطان باطني با ما پیران به گونهاي و با شما جوانان به گونه دیگري خدعه كند. با ما پیران با سلاح یأس از حضور و یاد حاضر براند كه هان از شماها گذشته و شماها اصلاح شدني نیستید و ایّام جواني كه وقت كشت و درو بود رفت و در ایّام ضعف پیري و كهولت كه قدرت اصلاح از دست رفته و ریشه هواها و معاصي در تمام اركان وجود نفوذ كرده و شاخه دوانده و تو را از لیاقت محضر او- جلّ و علا- انداخته و كار از كار گذشته، چه بهتر كه این چند روز آخر عمر از دنیا استفاده هر چه بیشتر كني.
سپس امام فرمودند: گاه با ما پیران نیز مانند شما جوانان عمل ميكند، به شما ميگوید شما جوانید و در این فصل جواني وقت تمتّع و لذّات است، اكنون مطابق شهوات خود رفتار كن، ان شاء اللَّه در اواخر عمر راه توبه و باب رحمت خداوند باز است و خداوند ارحم الرّاحمین است، و هر چه گناهان بزرگتر و بیشتر باشد پشیماني و رجوع به حق در آخر عمر زیادتر و توجه به خداي تعالي بیشتر و اتّصال به او- جلّ و علا- افزونتر خواهد بود، چه بسیار مردم بودهاند كه در جواني بهره هاي جواني را برده و در ایّام پیري تتمّه عمر را با عبادت و ذكر و دعا و زیارت ائمه- علیهم السلام- و توسّل به شفاعت آنان گذرانده و سعادتمند از دنیا رفتهاند.
امام خمینی (ره) همچنین فرمودند: به ما پیران نیز از این وسوسه ها ميشود كه معلوم نیست به این زودي بمیري، فرصت باقي است، چند روز آخر عمر توبه كن، علاوه باب شفاعت پیامبر- صلي اللَّه علیه و آله- باز است و مولا امیر المؤمنین- علیه السلام- نخواهد گذاشت دوستانش را عذاب كنند و در وقت مردن او را خواهي دید و از تو دستگیري خواهد كرد و از این مقوله هاي فراوان كه به گوش انسان ميخواند.
پسرم! اكنون با تو كه جواني صحبت ميكنم. باید توجه كني كه براي جوانان توبه آسانتر و اصلاح نفس و تربیت باطن سریعتر ميتواند باشد. در پیران هواهاي نفساني و جاه طلبي و مال دوستي و خود بزرگبیني بسیار افزونتر از جوانان است، روح جوانان لطیف است و انعطاف پذیر و آن قدر كه در پیران حبّ نفس و حبّ دنیا است، در جوانان نیست.
سپس امام به ویژگی های جوانی اشاره كرده و فرمودند: جوان ميتواند با آساني نسبي خود را از شرّ نفس امّاره رها سازد و به معنویات گرایش پیدا كند. در جلسات موعظه و اخلاق آن قدر كه جوانان تحت تأثیر واقع ميشوند، پیران نميشوند. جوانان متوجّه باشند و گول وسوسه هاي نفساني و شیطاني را نخورند. مرگ به جوانان و پیران به یك گونه نزدیك است. كدام جوان ميتواند اطمینان حاصل كند كه به پیري ميرسد و كدام انسان از حوادث دهر مصون است؟ حوادث روزانه به جوانان نزدیكتر است.
پسرم! فرصت را از دست مده و در جواني خود را اصلاح كن. پیران نیز باید بدانند كه تا در این عالم هستند ميتوانند جبران تبهكاريها و معصیتها را بكنند و اگر از این جا منتقل شدند كار از دست آنان خارج است. دل بستن به شفاعت اولیاء- علیهم السلام- و تجرّي در معاصي از خدعه هاي بزرگ شیطاني است. شما به حالات آنان كه دل به شفاعتشان بسته و از خدا بيخبر شده و به معاصي جرأت ميكنید بنگرید، ناله ها و گریه ها و دعاها و سوز و گدازهاي آنان را ببینید و عبرت بگیرید.
امام خمینی در قسمتی دیگر از نامه خود به مساله حق الناس اشاره كرده و فرمودند: پسرم! سعي كن كه با حق النّاس از این جهان رخت نبندي كه كار بسیار مشكل ميشود. سر و كار انسان با خداي تعالي كه ارحم الراحمین است بسیار سهلتر است تا سر و كار با انسان ها. به خداوند تعالي پناه ميبرم از گرفتاري خود و تو و مؤمنین در حقوق مردم و سر و كار با انسانهاي گرفتار.
حضرت امام در ادامه افزودند: این نه به آن معني است كه در حقوق اللّه و معاصي سهل انگاري كني، اگر آنچه از ظاهر بعض آیات كریمه استفاده ميشود در نظر گرفته شود، مصیبت بسیار افزون ميشود و نجات اهل معصیت به وسیله شفاعت، به گذشت مرحله هاي طولاني انجام ميگیرد.
بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در این نامه نیز سفارش محرومان را یادآور شده و فرمودند: و از امور مهمي كه لازم است وصیت نمایم اعانت نمودن به بندگان خدا، خصوصاً محرومان و مستمندان كه در جامعه ها مظلوم و بيپناهند، هر چه توان داري در خدمت اینان- كه بهترین زاد راه تو است و از بهترین خدمتها به خداي تعالي و اسلام عزیز است- به كار بر و هر چه تواني در خدمت مظلومان و حمایت آنان در مقابل مستكبران و ظالمان كوشش كن.
امام خمینی همچنین در نامه خود ضمن یادآوری مقام مادر، سفارش هایی درباره فرزندان و نزدیكان كرده و به سید احمد فرمودند: آخرین وصیتم به احمد آن است كه فرزندان خود را خوب تربیت كند و از كودكي با اسلام عزیز آشنا كند و مادر محترم مهربانشان را مراعات كند و خدمتگزار همه فامیل و همه متعلّقان خود باشد.